بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ 1
ستايش براي خداوندي است که آسمانها و زمين را آفريد، و ظلمتها و نور را پديد آورد؛ اما کافران براي پروردگار خود، شريک و شبيه قرارمي‌دهند (با اينکه دلايل توحيد و يگانگي او، در آفرينش جهان آشکار است)!
All praise is due to Allah, Who created the heavens and the earth and made the darkness and the light; yet those who disbelieve set up equals with their Lord.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضى أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ 2
او کسي است که شما را از گل آفريد؛ سپس مدتي مقرر داشت (تا انسان تکامل يابد)؛ و اجل حتمي نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با اين همه، شما (مشرکان در توحيد و يگانگي و قدرت او،) ترديد مي‌کنيد!
He it is Who created you from clay, then He decreed a term; and there is a term named with Him; still you doubt.
وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ وَ يَعْلَمُ ما تَكْسِبُونَ 3
اوست خداوند در آسمانها و در زمين؛ پنهان و آشکار شما را مي‌داند؛ و از آنچه (انجام مي‌دهيد و) به دست مي‌آوريد، با خبر است.
And He is Allah in the heavens and in the earth; He knows your secret (thoughts) and your open (words), and He knows what you earn.
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ 4
هيچ نشانه و آيه‌اي از آيات پروردگارشان براي آنان نمي‌آيد، مگر اينکه از آن رويگردان مي‌شوند!
And there does not come to them any communication of the communications of their Lord but they turn aside from it
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ 5
آنان، حق را هنگامي که سراغشان آمد، تکذيب کردند! ولي بزودي خبر آنچه را به باد مسخره مي‌گرفتند، به آنان مي‌رسد؛ (و از نتايج کار خود، آگاه مي‌شوند).
So they have indeed rejected the truth when it came to them; therefore the truth of what they mocked at will shine upon them.
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ 6
آيا نديدند چقدر از اقوام پيشين را هلاک کرديم؟! اقوامي که (از شما نيرومندتر بودند؛ و) قدرتهايي به آنها داده بوديم که به شما نداديم؛ بارانهاي پي‌درپي براي آنها فرستاديم؛ و از زير (آباديهاي) آنها، نهرها را جاري ساختيم؛ (اما هنگامي که سرکشي و طغيان کردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود کرديم؛ و جمعيت ديگري بعد از آنان پديد آورديم.
Do they not consider how many a generation We have destroyed before them, whom We had established in the earth as We have not established you, and We sent the clouds pouring rain on them in abundance, and We made the rivers to flow beneath them, then We destroyed them on account of their faults and raised up after them another generation.
وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً فِي قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ 7
(حتي) اگر ما نامه‌اي روي صفحه‌اي بر تو نازل کنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاي خود لمس کنند، باز کافران مي‌گويند: «اين، چيزي جز يک سحر آشکار نيست»!
And if We had sent to you a writing on a paper, then they had touched it with their hands, certainly those who disbelieve would have said: This is nothing but clear enchantment.
وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَكاً لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ 8
(از بهانه‌هاي آنها اين بود که) گفتند: «چرا فرشته‌اي بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوي خدا همراهي کند؟!)» ولي اگر فرشته‌اي بفرستيم، (و موضوع، جنبه حسي و شهود پيدا کند،) کار تمام مي‌شود؛ (يعني اگر مخالفت کنند،) ديگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاک مي‌شوند).
And they say: Why has not an angel been sent down to him? And had We sent down an angel, the matter would have certainly been decided and then they would not have been respited.
وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ 9
و اگر او را فرشته‌اي قرارمي‌داديم، حتما وي را بصورت انساني درمي‌آورديم؛ (باز به پندار آنان،) کار را بر آنها مشتبه مي‌ساختيم؛ همان‌طور که آنها کار را بر ديگران مشتبه مي‌سازند!
And if We had made him angel, We would certainly have made him a man, and We would certainly have made confused to them what they make confused.
وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ 10
(با اين حال، نگران نباش!) جمعي از پيامبران پيش از تو را استهزا کردند؛ اما سرانجام، آنچه را مسخره مي‌کردند، دامانشان را مي‌گرفت؛ (و عذاب الهي بر آنها فرود آمد).
And certainly apostles before you were mocked at, but that which they mocked at encompassed the scoffers among them.
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ 11
بگو: «روي زمين گردش کنيد! سپس بنگريد سرانجام تکذيب‌کنندگان آيات الهي چه شد؟!»
Say: Travel in the land, then see what was the end of the rejecters.
قُلْ لِمَنْ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 12
بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن کيست؟» بگو: «از آن خداست؛ رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم کرده؛ (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، که در آن شک و ترديدي نيست، گرد خواهد آورد. (آري،) فقط کساني که سرمايه‌هاي وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمي‌آورند.
Say: To whom belongs what is in the heavens and the earth? Say: To Allah; He has ordained mercy on Himself; most certainly He will gather you on the resurrection day-- there is no doubt about it. (As for) those who have lost their souls, they will not believe.
وَ لَهُ ما سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ 13
و براي اوست آنچه در شب و روز قرار دارد؛ و او، شنوا و داناست.
And to Him belongs whatever dwells in the night and the day; and He is the Hearing, the Knowing.
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ 14
بگو: «آيا غير خدا را ولي خود انتخاب کنم؟! (خدايي) که آفريننده آسمانها و زمين است؛ اوست که روزي مي‌دهد، و از کسي روزي نمي‌گيرد.» بگو: «من مأمورم که نخستين مسلمان باشم؛ و (خداوند به من دستور داده که) از مشرکان نباش!»
Say: Shall I take a guardian besides Allah, the Originator of the heavens and the earth, and He feeds (others) and is not (Himself) fed. Say: I am commanded to be the first who submits himself, and you should not be of the polytheists.
قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ 15
بگو: «من (نيز) اگر نافرماني پروردگارم کنم، از عذاب روزي بزرگ [= روز رستاخيز] مي‌ترسم!
Say: Surely I fear, if I disobey my Lord, the chastisement of a grievous day.
مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ 16
آن کس که در آن روز، مجازات الهي به او نرسد، خداوند او را مشمول رحمت خويش ساخته؛ و اين همان پيروزي آشکار است.»
He from whom it is averted on that day, Allah indeed has shown mercy to him; and this is a manifest achievement.
وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ 17
اگر خداوند زياني به تو برساند، هيچ کس جز او نمي‌تواند آن را برطرف سازد! و اگر خيري به تو رساند، او بر همه چيز تواناست؛ (و از قدرت او، هرگونه نيکي ساخته است.)
And if Allah touch you with affliction, there is none to take it off but He; and if He visit you with good, then He has power over all things.
وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ 18
اوست که بر بندگان خود، قاهر و مسلط است؛ و اوست حکيم آگاه!
And He is the Supreme, above His servants; and He is the Wise, the Aware.
قُلْ أَيُّ شَيْ‏ءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِي‏ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ 19
بگو: «بالاترين گواهي، گواهي کيست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه ميان من و شماست؛ و (بهترين دليل آن اين است که) اين قرآن بر من وحي شده، تا شما و تمام کساني را که اين قرآن به آنها مي‌رسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آيا براستي شما گواهي مي‌دهيد که معبودان ديگري با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنين گواهي نمي‌دهم». بگو: «اوست تنها معبود يگانه؛ و من از آنچه براي او شريک قرارمي‌دهيد، بيزارم!»
Say: What thing is the weightiest in testimony? Say: Allah is witness between you and me; and this Quran has been revealed to me that with it I may warn you and whomsoever it reaches. Do you really bear witness that there are other gods with Allah? Say: I do not bear witness. Say: He is only one Allah, and surely I am clear of that which you set up (with Him).
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 20
آنان که کتاب آسماني به ايشان داده‌ايم، بخوبي او [= پيامبر] را مي‌شناسند، همان‌گونه که فرزندان خود را مي‌شناسند؛ فقط کساني که سرمايه وجود خود را از دست داده‌اند، ايمان نمي‌آورند.
Those whom We have given the Book recognize him as they recognize their sons; (as for) those who have lost their souls, they will not believe.
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ 21
چه کسي ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته [= همتايي براي او قائل شده‌]، و يا آيات او را تکذيب کرده است؟! مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد!
And who is more unjust than he who forges a lie against Allah or (he who) gives the lie to His communications; surely the unjust will not be successful.
وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ 22
آن روز که همه آنها را محشور مي‌کنيم؛ سپس به مشرکان مي‌گوييم: «معبودهايتان، که همتاي خدا مي‌پنداشتيد، کجايند؟» (چرا به ياري شما نمي‌شتابند؟!)
And on the day when We shall gather them all together, then shall We say to those who associated others (with Allah): Where are your associates whom you asserted?
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ 23
سپس پاسخ و عذر آنها، چيزي جز اين نيست که مي‌گويند: «به خداوندي که پروردگار ماست سوگند که ما مشرک نبوديم!»
Then their excuse would be nothing but that they would say: By Allah, our Lord, we were not polytheists.
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ 24
ببين چگونه به خودشان (نيز) دروغ مي‌گويند، و آنچه را بدروغ همتاي خدا مي‌پنداشتند، از دست مي‌دهند!
See how they lie against their own souls, and that which they forged has passed away from them.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها حَتَّى إِذا جاؤُكَ يُجادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ 25
پاره‌اي از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامي‌دهند؛ ولي بر دلهاي آنان پرده‌ها افکنده‌ايم تا آن را نفهمند؛ و در گوش آنها، سنگيني قرار داده‌ايم. و (آنها بقدري لجوجند که) اگر تمام نشانه‌هاي حق را ببينند، ايمان نمي‌آورند؛ تا آنجا که وقتي به سراغ تو مي‌آيند که با تو پرخاشگري کنند، کافران مي‌گويند: «اينها فقط افسانه‌هاي پيشينيان است!»
And of them is he who hearkens to you, and We have cast veils over their hearts lest they understand it and a heaviness into their ears; and even if they see every sign they will not believe in it; so much so that when they come to you they only dispute with you; those who disbelieve say: This is naught but the stories of the ancients.
وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنْأَوْنَ عَنْهُ وَ إِنْ يُهْلِكُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ 26
آنها ديگران را از آن بازمي‌دارند؛ و خود نيز از آن دوري مي‌کنند؛ آنها جز خود را هلاک نمي‌کنند، ولي نمي‌فهمند!
And they prohibit (others) from it and go far away from it, and they only bring destruction upon their own souls while they do not perceive.
وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ 27
کاش (حال آنها را) هنگامي که در برابر آتش (دوزخ) ايستاده‌اند، ببيني! مي‌گويند: اي کاش (بار ديگر، به دنيا) بازگردانده مي‌شديم، و آيات پروردگارمان را تکذيب نمي‌کرديم، و از مؤمنان مي‌بوديم!
And could you see when they are made to stand before the fire, then they shall say: Would that we were sent back, and we would not reject the communications of our Lord and we would be of the believers.
بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ 28
(آنها در واقع پشيمان نيستند،) بلکه اعمال و نياتي را که قبلا پنهان مي‌کردند، در برابر آنها آشکار شده (و به وحشت افتاده‌اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالي که از آن نهي شده بودند بازمي‌گردند؛ آنها دروغگويانند.
Nay, what they concealed before shall become manifest to them; and if they were sent back, they would certainly go back to that which they are forbidden, and most surely they are liars.
وَ قالُوا إِنْ هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ 29
آنها گفتند: «چيزي جز اين زندگي دنياي ما نيست؛ و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد!»
And they say: There is nothing but our life of this world, and we shall not be raised.
وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ قالَ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ 30
اگر آنها را به هنگامي که در پيشگاه پروردگارشان ايستاده‌اند، ببيني! (به آنها) مي‌گويد: «آيا اين حق نيست؟» مي‌گويند: «آري، قسم به پروردگارمان (حق است!)» مي‌گويد: «پس مجازات را بچشيد به سزاي آنچه انکار مي‌کرديد!»
And could you see when they are made to stand before their Lord. He will say: Is not this the truth? They will say: Yea! by our Lord. He will say: Taste then the chastisement because you disbelieved.
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا يا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فِيها وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ 31
آنها که لقاي پروردگار را تکذيب کردند، مسلما زيان ديدند؛ (و اين تکذيب، ادامه مي يابد) تا هنگامي که ناگهان قيامت به سراغشان بيايد؛ مي‌گويند: «اي افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهي کرديم!» و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش مي‌کشند؛ چه بد باري بر دوش خواهند داشت!
They are losers indeed who reject the meeting of Allah; until when the hour comes upon them all of a sudden they shall say: O our grief for our neglecting it! and they shall bear their burdens on their backs; now surely evil is that which they bear.
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ 32
زندگي دنيا، چيزي جز بازي و سرگرمي نيست! و سراي آخرت، براي آنها که پرهيزگارند، بهتر است! آيا نمي‌انديشيد؟!
And this world's life is naught but a play and an idle sport and certainly the abode of the hereafter is better for those who guard (against evil); do you not then understand?
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ 33
ما مي‌دانيم که گفتار آنها، تو را غمگين مي‌کند؛ ولي (غم مخور! و بدان که) آنها تو را تکذيب نمي‌کنند؛ بلکه ظالمان، آيات خدا را انکار مي‌نمايند.
We know indeed that what they say certainly grieves you, but surely they do not call you a liar; but the unjust deny the communications of Allah.
وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ 34
پيش از تو نيز پيامبراني تکذيب شدند؛ و در برابر تکذيبها، صبر و استقامت کردند؛ و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامي که ياري ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يکي از سنتهاي الهي است؛) و هيچ چيز نمي‌تواند سنن خدا را تغيير دهد؛ و اخبار پيامبران به تو رسيده است.
And certainly apostles before you were rejected, but they were patient on being rejected and persecuted until Our help came to them; and there is none to change the words of Allah, and certainly there has come to you some information about the apostles.
وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّماءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ 35
و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتواني نقبي در زمين بزني، يا نردباني به آسمان بگذاري (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو کني، چنين کن) تا آيه (و نشانه ديگري) براي آنها بياوري! (ولي بدان که اين لجوجان، ايمان نمي‌آورند!) اما اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد کرد. (ولي هدايت اجباري، چه سودي دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش!
And if their turning away is hard on you, then if you can seek an opening (to go down) into the earth or a ladder (to ascend up) to heaven so that you should bring them a sign and if Allah had pleased He would certainly have gathered them all on guidance, therefore be not of the ignorant.
إِنَّما يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَ الْمَوْتى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ 36
تنها کساني (دعوت تو را) مي‌پذيرند که گوش شنوا دارند؛ اما مردگان (و آنها که روح انساني را از دست داده‌اند، ايمان نمي‌آورند؛ و) خدا آنها را (در قيامت) برمي‌انگيزد؛ سپس به سوي او، بازمي‌گردند.
Only those accept who listen; and (as to) the dead, Allah will raise them, then to Him they shall be returned.
وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قادِرٌ عَلى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ 37
و گفتند: «چرا نشانه (و معجزه‌اي) از طرف پروردگارش بر او نازل نمي‌شود؟!» بگو: «خداوند، قادر است که نشانه‌اي نازل کند؛ ولي بيشتر آنها نمي‌دانند!»
And they say: Why has not a sign been sent down to him from his Lord? Say: Surely Allah is able to send down a sign, but most of them do not know.
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ 38
هيچ جنبنده‌اي در زمين، و هيچ پرنده‌اي که با دو بال خود پرواز مي‌کند، نيست مگر اينکه امتهايي همانند شما هستند. ما هيچ چيز را در اين کتاب، فرو گذار نکرديم؛ سپس همگي به سوي پروردگارشان محشور مي‌گردند.
And there is no animal that walks upon the earth nor a bird that flies with its two wings but (they are) genera like yourselves; We have not neglected anything in the Book, then to their Lord shall they be gathered.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ 39
آنها که آيات ما را تکذيب کردند، کرها و لالهايي هستند که در تاريکيها قرار دارند. هر کس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه مي‌کند؛ و هر کس را بخواهد (و شايسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد.
And they who reject Our communications are deaf and dumb, in utter darkness; whom Allah pleases He causes to err and whom He pleases He puts on the right way.
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ 40
بگو: «به من خبر دهيد اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آيد، يا رستاخيز برپا شود، آيا (براي حل مشکلات خود،) غير خدا را مي‌خوانيد اگر راست مي‌گوييد؟!»
Say: Tell me if the chastisement of Allah should overtake you or the hour should come upon you, will you call (on others) besides Allah, if you are truthful?
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ 41
(نه،) بلکه تنها او را مي‌خوانيد! و او اگر بخواهد، مشکلي را که بخاطر آن او را خوانده‌ايد، برطرف مي‌سازد؛ و آنچه را (امروز) همتاي خدا قرارمي‌دهيد، (در آن روز) فراموش خواهيد کرد.
Nay, Him you call upon, so He clears away that for which you pray if He pleases and you forget what you set up (with Him).
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ 42
ما به سوي امتهايي که پيش از تو بودند، (پيامبراني) فرستاديم؛ (و هنگامي که با اين پيامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدت و رنج و ناراحتي مواجه ساختيم؛ شايد (بيدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسليم گردند!
And certainly We sent (apostles) to nations before you then We seized them with distress and affliction in order that they might humble themselves.
فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ 43
چرا هنگامي که مجازات ما به آنان رسيد، (خضوع نکردند و) تسليم نشدند؟! بلکه دلهاي آنها قساوت پيدا کرد؛ و شيطان، هر کاري را که مي‌کردند، در نظرشان زينت داد!
Yet why did they not, when Our punishment came to them, humble themselves? But their hearts hardened and the Shaitan made what they did fair-seeming to them.
فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ 44
(آري،) هنگامي که (اندرزها سودي نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآوري شده بود فراموش کردند، درهاي همه چيز (از نعمتها) را به روي آنها گشوديم؛ تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات کرديم)؛ در اين هنگام، همگي مأيوس شدند؛ (و درهاي اميد به روي آنها بسته شد).
But when they neglected that with which they had been admonished, We opened for them the doors of all things, until when they rejoiced in what they were given We seized them suddenly; then lo! they were in utter despair.
فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ 45
و (به اين ترتيب،) دنباله (زندگي) جمعيتي که ستم کرده بودند، قطع شد. و ستايش مخصوص خداوند، پروردگار جهانيان است.
So the roots of the people who were unjust were cut off; and all praise is due to Allah, the Lord of the worlds.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ 46
بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشمهايتان را بگيرد، و بر دلهاي شما مهر نهد (که چيزي را نفهميد)، چه کسي جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!» ببين چگونه آيات را به گونه‌هاي مختلف براي آنها شرح مي‌دهيم، سپس آنها روي مي‌گردانند!
Say: Have you considered that if Allah takes away your hearing and your sight and sets a seal on your hearts, who is the god besides Allah that can bring it to you? See how We repeat the communications, yet they turn away.
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ 47
بگو: «به من خبر دهيد اگر عذاب خدا بطور ناگهاني (و پنهاني) يا آشکارا به سراغ شما بيايد، آيا جز جمعيت ستمکار هلاک مي‌شوند؟!»
Say: Have you considered if the chastisement of Allah should overtake you suddenly or openly, will any be destroyed but the unjust people?
وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ 48
ما پيامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بيم دهنده، نمي‌فرستيم؛ آنها که ايمان بياورند و (خويشتن را) اصلاح کنند، نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين مي‌شوند.
And We send not apostles but as announcers of good news and givers of warning, then whoever believes and acts aright, they shall have no fear, nor shall they grieve.
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ 49
و آنها که آيات ما را تکذيب کردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان مي‌رسد.
And (as for) those who reject Our communications, chastisement shall afflict them because they transgressed.
قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ 50
بگو: «من نمي‌گويم خزاين خدا نزد من است؛ و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نمي‌گويم من فرشته‌ام؛ تنها از آنچه به من وحي مي‌شود پيروي مي‌کنم.» بگو: «آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمي‌انديشيد؟!»
Say: I do not say to you, I have with me the treasures of Allah, nor do I know the unseen, nor do I say to you that I am an angel; I do not follow aught save that which is revealed to me. Say: Are the blind and the seeing one alike? Do you not then reflect?
وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 51
و به وسيله آن (قرآن)، کساني را که از روز حشر و رستاخيز مي‌ترسند، بيم ده! (روزي که در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌اي جز او [= خدا] ندارند؛ شايد پرهيزگاري پيشه کنند!
And warn with it those who fear that they shall be gathered to their Lord-- there is no guardian for them, nor any intercessor besides Him-- that they may guard (against evil).
وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ 52
و کساني را که صبح و شام خدا را مي‌خوانند، و جز ذات پاک او نظري ندارند، از خود دور مکن! نه چيزي از حساب آنها بر توست، و نه چيزي از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد کني، از ستمگران خواهي بود!
And do not drive away those who call upon their Lord in the morning and the evening, they desire only His favor; neither are you answerable for any reckoning of theirs, nor are they answerable for any reckoning of yours, so that you should drive them away and thus be of the unjust.
وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ 53
و اين چنين بعضي از آنها را با بعض ديگر آزموديم (توانگران را بوسيله فقيران)؛ تا بگويند: «آيا اينها هستند که خداوند از ميان ما (برگزيده، و) بر آنها منت گذارده (و نعمت ايمان بخشيده است؟!» آيا خداوند، شاکران را بهتر نمي‌شناسد؟!
And thus do We try some of them by others so that they say: Are these they upon whom Allah has conferred benefit from among us? Does not Allah best know the grateful?
وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ 54
هرگاه کساني که به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده؛ هر کس از شما کار بدي از روي ناداني کند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نمايد، (مشمول رحمت خدا مي‌شود چرا که) او آمرزنده مهربان است.»
And when those who believe in Our communications come to you, say: Peace be on you, your Lord has ordained mercy on Himself, (so) that if any one of you does evil in ignorance, then turns after that and acts aright, then He is Forgiving, Merciful.
وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ 55
و اين چنين آيات را برميشمريم، (تا حقيقت بر شما روشن شود،) و راه گناهکاران آشکار گردد.
And thus do We make distinct the communications and so that the way of the guilty may become clear.
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ 56
بگو: «من از پرستش کساني که غير از خدا مي‌خوانيد، نهي شده‌ام!» بگو: «من از هوي و هوسهاي شما، پيروي نمي‌کنم؛ اگر چنين کنم، گمراه شده‌ام؛ و از هدايت‌يافتگان نخواهم بود!»
Say: I am forbidden to serve those whom you call upon besides Allah. Say: I do not follow your low desires. for then indeed I should have gone astray and I should not be of those who go aright.
قُلْ إِنِّي عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ 57
بگو: «من دليل روشني از پروردگارم دارم؛ و شما آن را تکذيب کرده‌ايد! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهي) عجله داريد، به دست من نيست !حکم و فرمان، تنها از آن خداست! حق را از باطل جدا مي‌کند، و او بهترين جداکننده (حق از باطل) است.»
Say: Surely I have manifest proof from my Lord and you call it a lie; I have not with me that which you would hasten; the judgment is only Allah's; He relates the truth and He is the best of deciders.
قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ 58
بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله داريد نزد من بود، (و به درخواست شما ترتيب‌اثر مي‌دادم، عذاب الهي بر شما نازل مي‌گشت؛) و کار ميان من و شما پايان گرفته بود؛ ولي خداوند ظالمان را بهتر مي‌شناسد (و بموقع مجازات مي‌کند.)»
Say: If that which you desire to hasten were with me, the matter would have certainly been decided between you and me; and Allah best knows the unjust.
وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ 59
کليدهاي غيب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسي آنها را نمي‌داند. او آنچه را در خشکي و درياست مي‌داند؛ هيچ برگي (از درختي) نمي‌افتد، مگر اينکه از آن آگاه است؛ و نه هيچ دانه‌اي در تاريکيهاي زمين، و نه هيچ تر و خشکي وجود دارد، جز اينکه در کتابي آشکار [= در کتاب علم خدا] ثبت است.
And with Him are the keys of the unseen treasures-- none knows them but He; and He knows what is in the land and the sea, and there falls not a leaf but He knows it, nor a grain in the darkness of the earth, nor anything green nor dry but (it is all) in a clear book.
وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ 60
او کسي است که (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مي‌گيرد؛ و از آنچه در روز کرده‌ايد، با خبر است؛ سپس در روز شما را (از خواب) برمي‌انگيزد؛ و (اين وضع همچنان ادامه مي‌يابد) تا سرآمد معيني فرا رسد؛ سپس بازگشت شما به سوي اوست؛ و سپس شما را از آنچه عمل مي‌کرديد، با خبر مي‌سازد.
And He it is Who takes your souls at night (in sleep), and He knows what you acquire in the day, then He raises you up therein that an appointed term may be fulfilled; then to Him is your return, then He will inform you of what you were doing.
وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا يُفَرِّطُونَ 61
او بر بندگان خود تسلط کامل دارد؛ و مراقباني بر شما مي‌گمارد؛ تا زماني که يکي از شما را مرگ فرا رسد؛ (در اين موقع،) فرستادگان ما جان او را مي‌گيرند؛ و آنها (در نگاهداري حساب عمر و اعمال بندگان،) کوتاهي نمي‌کنند.
And He is the Supreme, above His servants, and He sends keepers over you; until when death comes to one of you, Our apostles cause him to die, and they are not remiss.
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ 62
سپس (تمام بندگان) به سوي خدا، که مولاي حقيقي آنهاست، بازمي‌گردند. بدانيد که حکم و داوري، مخصوص اوست؛ و او، سريعترين حسابگران است!
Then are they sent back to Allah, their Master, the True one; now surely His is the judgment and He is swiftest in taking account.
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ 63
بگو: «چه کسي شما را از تاريکيهاي خشکي و دريا رهايي مي‌بخشد؟ در حالي که او را با حالت تضرع (و آشکارا) و در پنهاني مي‌خوانيد؛ (و مي‌گوييد:) اگر از اين (خطرات و ظلمتها) ما را رهايي مي‌بخشد، از شکرگزاران خواهيم بود.»
Say: Who is it that delivers you from the dangers of the land and the sea (when) you call upon Him (openly) humiliating yourselves, and in secret: If He delivers us from this, we should certainly be of the grateful ones.
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْها وَ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ 64
بگو: «خداوند شما را از اينها، و از هر مشکل و ناراحتي، نجات مي‌دهد؛ باز هم شما براي او شريک قرار مي‌دهيد! (و راه کفر مي‌پوييد.)»
Say: Allah delivers you from them and from every distress, but again you set up others (with Him).
قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ 65
بگو: «او قادر است که از بالا يا از زير پاي شما، عذابي بر شما بفرستد؛ يا بصورت دسته‌هاي پراکنده شما را با هم بياميزد؛ و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر يک از شما بوسيله ديگري بچشاند.» ببين چگونه آيات گوناگون را (براي آنها) بازگو مي‌کنيم! شايد بفهمند (و بازگردند)!
Say: He has the power that He should send on you a chastisement from above you or from beneath your feet, or that He should throw you into confusion, (making you) of different parties; and make some of you taste the fighting of others. See how We repeat the communications that they may understand.
وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ 66
قوم و جمعيت تو، آن (آيات الهي) را تکذيب و انکار کردند، در حالي که حق است! (به آنها) بگو: «من مسؤول (ايمان‌آوردن) شما نيستم! (وظيفه من، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار شما بر ايمان.)»
And your people call it a lie and it is the very truth. Say: I am not placed in charge of you.
لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ 67
هر خيري (که خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهي دارد، (و در موعد خود انجام ميگيرد.) و بزودي خواهيد دانست!
For every prophecy is a term, and you will come to know (it).
وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ 68
هرگاه کساني را ديدي که آيات ما را استهزا مي‌کنند، از آنها روي بگردان تا به سخن ديگري بپردازند! و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از يادآمدن با اين جمعيت ستمگر منشين!
And when you see those who enter into false discourses about Our communications, withdraw from them until they enter into some other discourse, and if the Shaitan causes you to forget, then do not sit after recollection with the unjust people.
وَ ما عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ لكِنْ ذِكْرى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 69
و (اگر) افراد با تقوا (براي ارشاد و اندرز با آنها بنشينند)، چيزي از حساب (و گناه) آنها بر ايشان نيست؛ ولي (اين کار، بايد تنها) براي يادآوري آنها باشد، شايد (بشنوند و) تقوي پيشه کنند!
And nought of the reckoning of their (deeds) shall be against those who guard (against evil), but (theirs) is only to remind, haply they may guard.
وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْها أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ 70
و رها کن کساني را که آيين (فطري) خود را به بازي و سرگرمي گرفتند، و زندگي دنيا، آنها را مغرور ساخته، و با اين (قرآن)، به آنها يادآوري نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قيامت) جز خدا، نه ياوري دارند، و نه شفاعت‌کننده‌اي! و (چنين کسي) هر گونه عوضي بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد؛ آنها کساني هستند که گرفتار اعمالي شده‌اند که خود انجام داده‌اند؛ نوشابه‌اي از آب سوزان براي آنهاست؛ و عذاب دردناکي بخاطر اينکه کفر مي‌ورزيدند (و آيات الهي را انکار) مي‌کردند.
And leave those who have taken their religion for a play and an idle sport, and whom this world's life has deceived, and remind (them) thereby lest a soul should be given up to destruction for what it has earned; it shall not have besides Allah any guardian nor an intercessor, and if it should seek to give every compensation, it shall not be accepted from it; these are they who shall be given up to destruction for what they earned; they shall have a drink of boiling water and a painful chastisement because they disbelieved.
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ لَهُ أَصْحابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ 71
بگو: «آيا غير از خدا، چيزي را بخوانيم (و عبادت کنيم) که نه سودي به حال مال دارد، نه زياني؛ و (به اين ترتيب،) به عقب برگرديم بعد از آنکه خداوند ما را هدايت کرده است؟! همانند کسي که بر اثر وسوسه‌هاي شيطان، در روي زمين راه را گم کرده، و سرگردان مانده است؛ در حالي که ياراني هم دارد که او را به هدايت دعوت مي‌کنند (و مي‌گويند:) به سوي ما بيا!» بگو: «تنها هدايت خداوند، هدايت است؛ و ما دستور داديم که تسليم پروردگار عالميان باشيم.
Say: Shall we call on that besides Allah, which does not benefit us nor harm us, and shall we be returned back on our heels after Allah has guided us, like him whom the Shaitans have made to fall down perplexed in the earth? He has companions who call him to the right way, (saying): Come to us. Say: Surely the guidance of Allah, that is the (true) guidance, and we are commanded that we should submit to the Lord of the worlds.
وَ أَنْ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ 72
و (نيز به ما فرمان داده شده به) اينکه: نماز را برپا داريد! و از او بپرهيزيد! و تنها اوست که به سويش محشور خواهيد شد.»
And that you should keep up prayer and be careful of (your duty to) Him; and He it is to Whom you shall be gathered.
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ 73
اوست که آسمانها و زمين را بحق آفريد؛ و آن روز که (به هر چيز) مي‌گويد: «موجود باش!» موجود مي‌شود؛ سخن او، حق است؛ و در آن روز که در «صور» دميده مي‌شود، حکومت مخصوص اوست، از پنهان و آشکار با خبر است، و اوست حکيم و آگاه.
And He it is Who has created the heavens and the earth with truth, and on the day He says: Be, it is. His word is the truth, and His is the kingdom on the day when the trumpet shall be blown; the Knower of the unseen and the seen; and He is the Wise, the Aware.
وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّي أَراكَ وَ قَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ 74
(به خاطر بياوريد) هنگامي را که ابراهيم به پدرش [= عمويش‌] «آزر» گفت: «آيا بتهائي را معبودان خود انتخاب مي‌کني؟! من، تو و قوم تو را در گمراهي آشکاري مي‌بينم.»
And when Ibrahim said to his sire, Azar: Do you take idols for gods? Surely I see you and your people in manifest error.
وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ 75
و اين چنين، ملکوت آسمانها و زمين (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهيم نشان داديم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل يقين گردد.
And thus did We show Ibrahim the kingdom of the heavens and the earth and that he might be of those who are sure.
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ 76
هنگامي که (تاريکي) شب او را پوشانيد، ستاره‌اي مشاهده کرد، گفت: «اين خداي من است؟» اما هنگامي که غروب کرد، گفت: «غروب‌کنندگان را دوست ندارم !»
So when the night over-shadowed him, he saw a star; said he: Is this my Lord? So when it set, he said: I do not love the setting ones.
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ 77
و هنگامي که ماه را ديد که (سينه افق را) مي‌شکافد، گفت: «اين خداي من است؟» اما هنگامي که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمايي نکند، مسلما از گروه گمراهان خواهم بود.»
Then when he saw the moon rising, he said: Is this my Lord? So when it set, he said: If my Lord had not guided me I should certainly be of the erring people.
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَرِي‏ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ 78
و هنگامي که خورشيد را ديد که (سينه افق را) مي‌شکافت، گفت: «اين خداي من است؟ اين (که از همه) بزرگتر است!» اما هنگامي که غروب کرد، گفت: «اي قوم من از شريکهايي که شما (براي خدا) مي‌سازيد، بيزارم!
Then when he saw the sun rising, he said: Is this my Lord? Is this the greatest? So when it set, he said: O my people! surely I am clear of what you set up (with Allah).
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ 79
من روي خود را به سوي کسي کردم که آسمانها و زمين را آفريده؛ من در ايمان خود خالصم؛ و از مشرکان نيستم!
Surely I have turned myself, being upright, wholly to Him Who originated the heavens and the earth, and I am not of the polytheists.
وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ وَ لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ رَبِّي شَيْئاً وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ 80
ولي قوم او [= ابراهيم‌]، با وي به گفتگو و ستيز پرداختند؛ گفت: «آيا درباره خدا با من گفتگو و ستيز مي‌کنيد؟! در حالي که خداوند، مرا با دلايل روشن هدايت کرده؛ و من از آنچه شما همتاي (خدا) قرار مي‌دهيد، نمي‌ترسم (و به من زياني نمي رسانند)! مگر پروردگارم چيزي را بخواهد! وسعت آگاهي پروردگارم همه چيز را در برمي‌گيرد؛ آيا متذکر (و بيدار) نمي‌شويد؟!
And his people disputed with him. He said: Do you dispute with me respecting Allah? And He has guided me indeed; and I do not fear in any way those that you set up with Him, unless my Lord pleases; my Lord comprehends all things in His knowledge; will you not then mind?
وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ 81
چگونه من از بتهاي شما بترسم؟! در حالي که شما از اين نمي‌ترسيد که براي خدا، همتايي قرار داده‌ايد که هيچ گونه دليلي درباره آن، بر شما نازل نکرده است! (راست بگوييد) کدام يک از اين دو دسته (بت‌پرستان و خداپرستان)، شايسته‌تر به ايمني (از مجازات) هستند اگر مي‌دانيد؟!
And how should I fear what you have set up (with Him), while you do not fear that you have set up with Allah that for which He has not sent down to you any authority; which then of the two parties is surer of security, if you know?
الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ 82
(آري،) آنها که ايمان آوردند، و ايمان خود را با شرک و ستم نيالودند، ايمني تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدايت‌يافتگانند!»
Those who believe and do not mix up their faith with iniquity, those are they who shall have the security and they are those who go aright.
وَ تِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ 83
اينها دلايل ما بود که به ابراهيم در برابر قومش داديم! درجات هر کس را بخواهيم (و شايسته بدانيم،) بالا مي‌بريم؛ پروردگار تو، حکيم و داناست.
And this was Our argument which we gave to Ibrahim against his people; We exalt in dignity whom We please; surely your Lord is Wise, Knowing.
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ 84
و اسحاق و يعقوب را به او [= ابراهيم‌] بخشيديم؛ و هر دو را هدايت کرديم؛ و نوح را (نيز) پيش از آن هدايت نموديم؛ و از فرزندان او، داوود و سليمان و ايوب و يوسف و موسي و هارون را (هدايت کرديم)؛ اين‌گونه نيکوکاران را پاداش مي‌دهيم!
And We gave to him Ishaq and Yaqoub; each did We guide, and Nuh did We guide before, and of his descendants, Dawood and Sulaiman and Ayub and Yusuf and Musa and Haroun; and thus do We reward those who do good (to others).
وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عِيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ 85
و (همچنين) زکريا و يحيي و عيسي و الياس را؛ همه از صالحان بودند.
And Zakariya and Yahya and Isa and Ilyas; every one was of the good;
وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ 86
و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را؛ و همه را بر جهانيان برتري داديم.
And Ismail and Al-Yasha and Yunus and Lut; and every one We made to excel (in) the worlds:
وَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِمْ وَ اجْتَبَيْناهُمْ وَ هَدَيْناهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ 87
و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادي را برتري داديم) و برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم.
And from among their fathers and their descendants and their brethren, and We chose them and guided them into the right way.
ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ 88
اين، هدايت خداست؛ که هر کس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايي مي‌کند! و اگر آنها مشرک شوند، اعمال (نيکي) که انجام داده‌اند، نابود مي‌گردد (و نتيجه‌اي از آن نمي‌گيرند).
This is Allah's guidance, He guides thereby whom He pleases of His servants; and if they had set up others (with Him), certainly what they did would have become ineffectual for them.
أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ 89
آنها کساني هستند که کتاب و حکم و نبوت به آنان داديم؛ و اگر (بفرض) نسبت به آن کفر ورزند، (آيين حق زمين نمي‌ماند؛ زيرا) کسان ديگري را نگاهبان آن مي‌سازيم که نسبت به آن، کافر نيستند.
These are they to whom We gave the book and the wisdom and the prophecy; therefore if these disbelieve in it We have already entrusted with it a people who are not disbelievers in it.
أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرى لِلْعالَمِينَ 90
آنها کساني هستند که خداوند هدايتشان کرده؛ پس به هدايت آنان اقتدا کن! (و) بگو: «در برابر اين (رسالت و تبليغ)، پاداشي از شما نمي‌طلبم! اين (رسالت)، چيزي جز يک يادآوري براي جهانيان نيست! (اين وظيفه من است)»
These are they whom Allah guided, therefore follow their guidance. Say: I do not ask you for any reward for it; it is nothing but a reminder to the nations.
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْ‏ءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذِي جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطِيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثِيراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ 91
آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: «خدا، هيچ چيز بر هيچ انساني، نفرستاده است!» بگو: «چه کسي کتابي را که موسي آورد، نازل کرد؟! کتابي که براي مردم، نور و هدايت بود؛ 0اما شما) آن را بصورت پراکنده قرارمي‌دهيد؛ قسمتي را آشکار، و قسمت زيادي را پنهان مي‌داريد؛ و مطالبي به شما تعليم داده شده که نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبوديد!» بگو: «خدا!» سپس آنها را در گفتگوهاي لجاجت‌آميزشان رها کن، تا بازي کنند!
And they do not assign to Allah the attributes due to Him when they say: Allah has not revealed anything to a mortal. Say: Who revealed the Book which Musa brought, a light and a guidance to men, which you make into scattered writings which you show while you conceal much? And you were taught what you did not know, (neither) you nor your fathers. Say: Allah then leave them sporting in their vain discourses.
وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ 92
و اين کتابي است که ما آن را نازل کرديم؛ کتابي است پربرکت، که آنچه را پيش از آن آمده، تصديق مي‌کند؛ (آن را فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي، بشارت دهي،) و تا (اهل) ام‌القري [= مکه‌] و کساني را که گرد آن هستند، بترساني! (يقين بدان) آنها که به آخرت ايمان دارند، و به آن ايمان مي‌آورند؛ و بر نمازهاي خويش، مراقبت مي کنند!
And this is a Book We have revealed, blessed, verifying that which is before it, and that you may warn the metropolis and those around her; and those who believe in the hereafter believe in it, and they attend to their prayers constantly.
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْ‏ءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ 93
چه کسي ستمکارتر است از کسي که دروغي به خدا ببندد، يا بگويد: «بر من، وحي فرستاده شده»، در حالي که به او وحي نشده است، و کسي که بگويد: «من نيز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل مي‌کنم»؟! و اگر ببيني هنگامي که (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته‌اند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مي‌گويند: «جان خود را خارج سازيد! امروز در برابر دروغهايي که به خدا بستيد و نسبت به آيات او تکبر ورزيديد، مجازات خوارکننده‌اي خواهيد ديد»! (به حال آنها تأسف خواهي خورد)
And who is more unjust than he who forges a lie against Allah, or says: It has been revealed to me; while nothing has been revealed to him, and he who says: I can reveal the like of what Allah has revealed? and if you had seen when the unjust shall be in the agonies of death and the angels shall spread forth their hands: Give up your souls; today shall you be recompensed with an ignominious chastisement because you spoke against Allah other than the truth and (because) you showed pride against His communications.
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ 94
و (روز قيامت به آنها گفته مي‌شود:) همه شما تنها به سوي ما بازگشت نموديد، همان‌گونه که روز اول شما را آفريديم! و آنچه را به شما بخشيده بوديم، پشت سر گذارديد! و شفيعاني را که شريک در شفاعت خود مي‌پنداشتيد، با شما نمي‌بينيم! پيوندهاي شما بريده شده است؛ و تمام آنچه را تکيه‌گاه خود تصور مي‌کرديد، از شما دور و گم شده‌اند!
And certainly you have come to Us alone as We created you at first, and you have left behind your backs the things which We gave you, and We do not see with you your intercessors about whom you asserted that they were (Allah's) associates in respect to you; certainly the ties between you are now cut off and what you asserted is gone from you.
إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ 95
خداوند، شکافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مرده خارج مي‌سازد، و مرده را از زنده بيرون مي‌آورد؛ اين است خداي شما! پس چگونه از حق منحرف مي‌شويد؟!
Surely Allah causes the grain and the stone to germinate; He brings forth the living from the dead and He is the bringer forth of the dead from the living; that is Allah! how are you then turned away.
فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ 96
او شکافنده صبح است؛ و شب را مايه آرامش، و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده است؛ اين، اندازه‌گيري خداوند تواناي داناست!
He causes the dawn to break; and He has made the night for rest, and the sun and the moon for reckoning; this is an arrangement of the Mighty, the Knowing.
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ 97
او کسي است که ستارگان را براي شما قرار داد، تا در تاريکيهاي خشکي و دريا، به وسيله آنها راه يابيد! ما نشانه‌ها(ي خود) را براي کساني که مي‌دانند، (و اهل فکر و انديشه‌اند) بيان داشتيم!
And He it is Who has made the stars for you that you might follow the right way thereby in the darkness of the land and the sea; truly We have made plain the communications for a people who know.
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ 98
او کسي است که شما را از يک نفس آفريد! و شما دو گروه هستيد: بعضي پايدار (از نظر ايمان يا خلقت کامل)، و بعضي ناپايدار؛ ما آيات خود را براي کساني که مي‌فهمند، تشريح نموديم!
And He it is Who has brought you into being from a single soul, then there is (for you) a resting-place and a depository; indeed We have made plain the communications for a people who understand.
وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ 99
او کسي است که از آسمان، آبي نازل کرد، و به وسيله آن، گياهان گوناگون رويانديم؛ و از آن، ساقه‌ها و شاخه‌هاي سبز، خارج ساختيم؛ و از آنها دانه‌هاي متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفه‌هايي با رشته‌هاي باريک بيرون فرستاديم؛ و باغهايي از انواع انگور و زيتون و انار، (گاه) شبيه به يکديگر، و (گاه) بي‌شباهت! هنگامي که ميوه مي دهد، به ميوه آن و طرز رسيدنش بنگريد که در آن، نشانه‌هايي (از عظمت خدا) براي افراد باايمان است!
And He it is Who sends down water from the cloud, then We bring forth with it buds of all (plants), then We bring forth from it green (foliage) from which We produce grain piled up (in the ear); and of the palm-tree, of the sheaths of it, come forth clusters (of dates) within reach, and gardens of grapes and olives and pomegranates, alike and unlike; behold the fruit of it when it yields the fruit and the ripening of it; most surely there are signs in this for a people who believe.
وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَناتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَصِفُونَ 100
آنان براي خدا همتاياني از جن قرار دادند، در حالي که خداوند همه آنها را آفريده است؛ و براي خدا، به دروغ و از روي جهل، پسران و دختراني ساختند؛ منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصيف مي‌کنند!
And they make the jinn associates with Allah, while He created them, and they falsely attribute to Him sons and daughters without knowledge; glory be to Him, and highly exalted is He above what they ascribe (to Him).
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ 101
او پديد آورنده آسمانها و زمين است؛ چگونه ممکن است فرزندي داشته باشد؟! حال آنکه همسري نداشته، و همه چيز را آفريده؛ و او به همه چيز داناست.
Wonderful Originator of the heavens and the earth! How could He have a son when He has no consort, and He (Himself) created everything, and He is the Knower of all things.
ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَكِيلٌ 102
(آري،) اين است پروردگار شما! هيچ معبودي جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد و او نگهبان و مدبر همه موجودات است.
That is Allah, your Lord, there is no god but He; the Creator of all things, therefore serve Him, and He has charge of all things.
لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ 103
چشمها او را نمي‌بينند؛ ولي او همه چشمها را مي‌بيند؛ و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقايق موجودات،) و آگاه (از همه) چيز است.
Vision comprehends Him not, and He comprehends (all) vision; and He is the Knower of subtleties, the Aware.
قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ 104
دلايل روشن از طرف پروردگارتان براي شما آمد؛ کسي که (به وسيله آن، حق را) ببيند، به سود خود اوست؛ و کسي که از ديدن آن چشم بپوشد، به زيان خودش مي‌باشد؛ و من نگاهبان شما نيستم (و شما را بر قبول ايمان مجبور نمي‌کنم)
Indeed there have come to you clear proofs from your Lord; whoever will therefore see, it is for his own soul and whoever will be blind, it shall be against himself and I am not a keeper over you.
وَ كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ وَ لِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَ لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ 105
و اينچنين آيات (خود) را تشريح مي‌کنيم؛ بگذار آنها بگويند: «تو درس خوانده‌اي (و آنها را از ديگري آموخته‌اي)»! مي‌خواهيم آن را براي کساني که آماده درک حقايقند، روشن سازيم.
And thus do We repeat the communications and that they may say: You have read; and that We may make it clear to a people who know.
اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ 106
از آنچه که از سوي پروردگارت بر تو وحي شده، پيروي کن! هيچ معبودي جز او نيست! و از مشرکان، روي بگردان!
Follow what is revealed to you from your Lord; there is no god but He; and withdraw from the polytheists.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا وَ ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ 107
اگر خدا مي‌خواست، (همه به اجبار ايمان مي‌آوردند،) و هيچ يک مشرک نمي‌شدند؛ و ما تو را مسؤول (اعمال) آنها قرار نداده‌ايم؛ و وظيفه نداري آنها را (به ايمان) مجبور سازي!
And if Allah had pleased, they would not have set up others (with Him) and We have not appointed you a keeper over them, and you are not placed in charge of them.
وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ 108
(به معبود) کساني که غير خدا را مي‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روي (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براي هر امتي عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوي پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل مي‌کردند، آگاه مي‌سازد (و پاداش و کيفر مي‌دهد).
And do not abuse those whom they call upon besides Allah, lest exceeding the limits they should abuse Allah out of ignorance. Thus have We made fair seeming to every people their deeds; then to their Lord shall be their return, so He will inform them of what they did.
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُشْعِرُكُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا يُؤْمِنُونَ 109
با نهايت اصرار، به خدا سوگند ياد کردند که اگر نشانه‌اي [= معجزه‌اي‌] براي آنان بيايد، حتما به آن ايمان مي‌آورند؛ بگو: «معجزات فقط از سوي خداست (و در اختيار من نيست که به ميل شما معجزه‌اي بياورم)؛ و شما از کجا مي‌دانيد که هرگاه معجزه‌اي بيايد (ايمان مي‌آورند؟ خير،) ايمان نمي‌آورند!»
And they swear by Allah with the strongest of their oaths, that if a sign came to them they would most certainly believe in it. Say: Signs are only with Allah; and what should make you know that when it comes they will not believe?
وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ 110
و ما دلها و چشمهاي آنها را واژگونه مي‌سازيم؛ (آري آنها ايمان نمي‌آورند) همان‌گونه که در آغاز، به آن ايمان نياوردند! و آنان را در حال طغيان و سرکشي، به خود وامي‌گذاريم تا سرگردان شوند!
And We will turn their hearts and their sights, even as they did not believe in it the first time, and We will leave them in their inordinacy, blindly wandering on.
وَ لَوْ أَنَّنا نَزَّلْنا إِلَيْهِمُ الْمَلائِكَةَ وَ كَلَّمَهُمُ الْمَوْتى وَ حَشَرْنا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ قُبُلاً ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ 111
(و حتي) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مي‌کرديم، و مردگان با آنان سخن مي‌گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مي‌نموديم، هرگز ايمان نمي‌آوردند؛ مگر آنکه خدا بخواهد! ولي بيشتر آنها نمي‌دانند!
And even if We had sent down to them the angels and the dead had spoken to them and We had brought together all things before them, they would not believe unless Allah pleases, but most of them are ignorant.
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ 112
اينچنين در برابر هر پيامبري، دشمني از شياطين انس و جن قرار داديم؛ آنها بطور سري (و درگوشي) سخنان فريبنده و بي‌اساس (براي اغفال مردم) به يکديگر مي‌گفتند؛ و اگر پروردگارت مي‌خواست، چنين نمي‌کردند؛ (و مي‌توانست جلو آنها را بگيرد؛ ولي اجبار سودي ندارد.) بنابر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار!
And thus did We make for every prophet an enemy, the Shaitans from among men and jinn, some of them suggesting to others varnished falsehood to deceive (them), and had your Lord pleased they would not have done it, therefore leave them and that which they forge.
وَ لِتَصْغى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ 113
نتيجه (وسوسه‌هاي شيطان و تبليغات شيطان‌صفتان) اين خواهد شد که دلهاي منکران قيامت، به آنها متمايل گردد؛ و به آن راضي شوند؛ و هر گناهي که بخواهند، انجام دهند!
And that the hearts of those who do not believe in the hereafter may incline to it and that they may be well pleased with it and that they may earn what they are going to earn (of evil).
أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلاً وَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ 114
(با اين حال،) آيا غير خدا را به داوري طلبم؟! در حالي که اوست که اين کتاب آسماني را، که همه چيز در آن آمده، به سوي شما فرستاده است؛ و کساني که به آنها کتاب آسماني داده‌ايم مي‌دانند اين کتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده؛ بنابر اين از ترديدکنندگان مباش!
Shall I then seek a judge other than Allah? And He it is Who has revealed to you the Book (which is) made plain; and those whom We have given the Book know that it is revealed by your Lord with truth, therefore you should not be of the disputers.
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ 115
و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حد تمام رسيد؛ هيچ کس نمي‌تواند کلمات او را دگرگون سازد؛ و او شنونده داناست.
And the word of your Lord has been accomplished truly and justly; there is none who can change His words, and He is the Hearing, the Knowing.
وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ 116
اگر از بيشتر کساني که در روي زمين هستند اطاعت کني، تو را از راه خدا گمراه مي کنند؛ (زيرا) آنها تنها از گمان پيروي مي‌نمايند، و تخمين و حدس (واهي) مي‌زنند.
And if you obey most of those in the earth, they will lead you astray from Allah's way; they follow but conjecture and they only lie.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ 117
پروردگارت به کساني که از راه او گمراه گشته‌اند، آگاهتر است؛ و همچنين از کساني که هدايت يافته‌اند.
Surely your Lord-- He best knows who goes astray from His way, and He best knows those who follow the right course.
فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآياتِهِ مُؤْمِنِينَ 118
از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بريدن) بر آن گفته شده، بخوريد (و غير از آن نخوريد) اگر به آيات او ايمان داريد!
Therefore eat of that on which Allah's name has been mentioned if you are believers in His communications.
وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ 119
چرا از چيزها [= گوشتها]ئي که نام خدا بر آنها برده شده نمي‌خوريد؟! در حالي که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بيان کرده است! مگر اينکه ناچار باشيد؛ (که در اين صورت، خوردن از گوشت آن حيوانات جايز است.) و بسياري از مردم، به خاطر هوي و هوس و بي‌دانشي، (ديگران را) گمراه مي‌سازند؛ و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر مي‌شناسد.
And what reason have you that you should not eat of that on which Allah's name has been mentioned, and He has already made plain to you what He has forbidden to you-- excepting what you are compelled to; and most surely many would lead (people) astray by their low desires out of ignorance; surely your Lord-- He best knows those who exceed the limits.
وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ 120
گناهان آشکار و پنهان را رها کنيد! زيرا کساني که گناه مي‌کنند، بزودي در برابر آنچه مرتکب مي‌شدند، مجازات خواهند شد.
And abandon open and secret sin; surely they who earn sin shall be recompensed with what they earned.
وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ 121
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين کار گناه است؛ و شياطين به دوستان خود مطالبي مخفيانه القا مي‌کنند، تا با شما به مجادله برخيزند؛ اگر از آنها اطاعت کنيد، شما هم مشرک خواهيد بود!
And do not eat of that on which Allah's name has not been mentioned, and that is most surely a transgression; and most surely the Shaitans suggest to their friends that they should contend with you; and if you obey them, you shall most surely be polytheists.
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ 122
آيا کسي که مرده بود، سپس او را زنده کرديم، و نوري برايش قرار داديم که با آن در ميان مردم راه برود، همانند کسي است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه براي کافران، اعمال (زشتي) که انجام مي‌دادند، تزيين شده (و زيبا جلوه کرده) است.
Is he who was dead then We raised him to life and made for him a light by which he walks among the people, like him whose likeness is that of one in utter darkness whence he cannot come forth? Thus what they did was made fair seeming to the unbelievers.
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ 123
و (نيز) اين گونه در هر شهر و آبادي، بزرگان گنهکاري قرار داديم؛ (افرادي که همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم؛ اما آنها سوء استفاده کرده، و راه خطا پيش گرفتند؛) و سرانجام کارشان اين شد که به مکر (و فريب مردم) پرداختند؛ ولي تنها خودشان را فريب مي‌دهند و نمي‌فهمند!
And thus have We made in every town the great ones to be its guilty ones, that they may plan therein; and they do not plan but against their own souls, and they do not perceive.
وَ إِذا جاءَتْهُمْ آيَةٌ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتى مِثْلَ ما أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما كانُوا يَمْكُرُونَ 124
و هنگامي که آيه‌اي براي آنها بيايد، مي‌گويند: «ما هرگز ايمان نمي‌آوريم، مگر اينکه همانند چيزي که به پيامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است که رسالت خويش را کجا قرار دهد! بزودي کساني که مرتکب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مکر (و فريب و نيرنگي) که مي‌کردند، گرفتار حقارت در پيشگاه خدا، و عذاب شديد خواهند شد.
And when a communication comes to them they say: We will not believe till we are given the like of what Allah's apostles are given. Allah best knows where He places His message. There shall befall those who are guilty humiliation from Allah and severe chastisement because of what they planned.
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ 125
آن کس را که خدا بخواهد هدايت کند، سينه‌اش را براي (پذيرش) اسلام، گشاده مي سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‌اش را آنچنان تنگ مي‌کند که گويا مي‌خواهد به آسمان بالا برود؛ اين گونه خداوند پليدي را بر افرادي که ايمان نمي‌آورند قرار مي‌دهد!
Therefore (for) whomsoever Allah intends that He would guide him aright, He expands his breast for Islam, and (for) whomsoever He intends that He should cause him to err, He makes his breast strait and narrow as though he were ascending upwards; thus does Allah lay uncleanness on those who do not believe.
وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ 126
و اين راه مستقيم (و سنت جاويدان) پروردگار توست؛ ما آيات خود را براي کساني که پند مي‌گيرند، بيان کرديم!
And this is the path of your Lord, (a) right (path); indeed We have made the communications clear for a people who mind.
لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ 127
براي آنها (در بهشت) خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود؛ و او، ولي و ياور آنهاست بخاطر اعمال (نيکي) که انجام مي‌دادند.
They shall have the abode of peace with their Lord, and He is their guardian because of what they did.
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدِينَ فِيها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ 128
در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور ميسازد، (مي‌گويد:) اي جمعيت شياطين و جن! شما افراد زيادي از انسانها را گمراه ساختيد! دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مي‌گويند: «پروردگارا! هر يک از ما دو گروه [= پيشوايان و پيروان‌گمراه‌] از ديگري استفاده کرديم؛ (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسيديم؛ و آنها بر ما حکومت کردند؛) و به اجلي که براي ما مقرر داشته بودي رسيديم.» (خداوند) مي‌گويد: «آتش جايگاه شماست؛ جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حکيم و داناست.
And on the day when He shall gather them all together: O assembly of jinn! you took away a great part of mankind. And their friends from among the men shall say: Our Lord! some of us profited by others and we have reached our appointed term which Thou didst appoint for us. He shall say: The fire is your abode, to abide in it, except as Allah is pleased; surely your Lord is Wise, Knowing.
وَ كَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ 129
ما اين‌گونه بعضي از ستمگران را به بعضي ديگر وامي‌گذاريم به سبب اعمالي که انجام مي‌دادند.
And thus do We make some of the iniquitous to befriend others on account of what they earned.
يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آياتِي وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا شَهِدْنا عَلى أَنْفُسِنا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرِينَ 130
(در آن روز به آنها مي‌گويد:) اي گروه جن و انس! آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند که آيات مرا برايتان بازگو مي‌کردند، و شما را از ملاقات چنين روزي بيم مي دادند؟! آنها مي‌گويند: «بر ضد خودمان گواهي مي‌دهيم؛ (آري،) ما بد کرديم)» و زندگي (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد؛ و به زيان خود گواهي مي‌دهند که کافر بودند!
O assembly of jinn and men! did there not come to you apostles from among you, relating to you My communications and warning you of the meeting of this day of yours? They shall say: We bear witness against ourselves; and this world's life deceived them, and they shall bear witness against their own souls that they were unbelievers.
ذلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها غافِلُونَ 131
اين بخاطر آن است که پروردگارت هيچ‌گاه (مردم) شهرها و آباديها را بخاطر ستمهايشان در حال غفلت و بي‌خبري هلاک نمي‌کند. (بلکه قبلا رسولاني براي آنها مي‌فرستد.)
This is because your Lord would not destroy towns unjustly while their people were negligent.
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ 132
و براي هر يک (از اين دو دسته)، درجات (و مراتبي) است از آنچه عمل کردند؛ و پروردگارت از اعمالي که انجام مي‌دهند، غافل نيست.
And all have degrees according to what they do; and your Lord is not heedless of what they do.
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ 133
پروردگارت بي‌نياز و مهربان است؛ (پس به کسي ستم نمي‌کند؛ بلکه همه، نتيجه اعمال خود را مي‌گيرند؛) اگر بخواهد، همه شما را مي‌برد؛ سپس هر کس را بخواهد جانشين شما مي‌سازد؛ همان‌طور که شما را از نسل اقوام ديگري به وجود آورد.
And your Lord is the Self-sufficient one, the Lord of mercy; if He pleases, He may take you off, and make whom He pleases successors after you, even as He raised you up from the seed of another people.
إِنَّ ما تُوعَدُونَ لَآتٍ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ 134
آنچه به شما وعده داده مي‌شود، يقينا مي‌آيد؛ و شما نمي‌توانيد (خدا را) ناتوان سازيد (و از عدالت و کيفر او فرار کنيد)!
Surely what you are threatened with must come to pass and you cannot escape (it).
قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ 135
بگو: «اي قوم من! هر کار در قدرت داريد بکنيد! من (هم به وظيفه خود) عمل مي‌کنم؛ اما بزودي خواهيد دانست چه کسي سرانجام نيک خواهد داشت (و پيروزي با چه کسي است! اما) به يقين، ظالمان رستگار نخواهند شد!»
Say: O my people! act according to your ability; I too am acting; so you will soon come to know, for whom (of us) will be the (good) end of the abode; surely the unjust shall not be successful.
وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ نَصِيباً فَقالُوا هذا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هذا لِشُرَكائِنا فَما كانَ لِشُرَكائِهِمْ فَلا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَ ما كانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلى شُرَكائِهِمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ 136
آنها [= مشرکان‌] سهمي از آنچه خداوند از زراعت و چهارپايان آفريده، براي او قرار دادند؛ (و سهمي براي بتها!) و بگمان خود گفتند: «اين مال خداست! و اين هم مال شرکاي ما [= يعني بتها] است!» آنچه مال شرکاي آنها بود، به خدا نمي‌رسيد؛ ولي آنچه مال خدا بود، به شرکايشان مي‌رسيد! (آري، اگر سهم بتها با کمبودي مواجه مي‌شد، مال خدا را به بتها مي‌دادند؛ اما عکس آن را مجاز نمي‌دانستند!) چه بد حکم مي‌کنند (که علاوه بر شرک، حتي خدا را کمتر از بتها مي‌دانند)!
And they set apart a portion for Allah out of what He has created of tilth and cattle, and say: This is for Allah-- so they assert-- and this for our associates; then what is for their associates, it reaches not to Allah, and whatever is (set apart) for Allah, it reaches to their associates; evil is that which they judge.
وَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ 137
همين‌گونه شرکاي آنها [= بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند؛ (کودکان خود را قرباني بتها مي‌کردند، و افتخار مي‌نمودند!) سرانجام آنها را به هلاکت افکندند؛ و آيينشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مي‌خواست، چنين نمي‌کردند؛ (زيرا مي‌توانست جلو آنان را بگيرد؛ ولي اجبار سودي ندارد.) بنابر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مکن)!
And thus their associates have made fair seeming to most of the polytheists the killing of their children, that they may cause them to perish and obscure for them their religion; and if Allah had pleased, they would not have done it, therefore leave them and that which they forge.
وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلاَّ مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها وَ أَنْعامٌ لا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِراءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِما كانُوا يَفْتَرُونَ 138
و گفتند: «اين قسمت از چهارپايان و زراعت (که مخصوص بتهاست، براي همه) ممنوع است؛ و جز کساني که ما بخواهيم -به گمان آنها- نبايد از آن بخورند! و (اينها) چهارپاياني است که سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نيز) چهارپاياني (بود) که (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمي‌بردند، و به خدا دروغ مي‌بستند؛ (و مي‌گفتند: «اين احکام، همه از ناحيه اوست.») بزودي (خدا) کيفر افتراهاي آنها را مي‌دهد!
And they say: These are cattle and tilth prohibited, none shall eat them except such as We please-- so they assert-- and cattle whose backs are forbidden, and cattle on which they would not mention Allah's name-- forging a lie against Him; He shall requite them for what they forged.
وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى أَزْواجِنا وَ إِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ 139
و گفتند: «آنچه (از بچه) در شکم اين حيوانات است، مخصوص مردان ماست؛ و بر همسران ما حرام است! اما اگر مرده باشد [= مرده متولد شود]، همگي در آن شريکند.» بزودي (خدا) کيفر اين توصيف (و احکام دروغين) آنها را مي‌دهد؛ او حکيم و داناست.
And they say: What is in the wombs of these cattle is specially for our males, and forbidden to our wives, and if it be stillborn, then they are all partners in it; He will reward them for their attributing (falsehood to Allah); surely He is Wise, Knowing.
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ 140
به يقين آنها که فرزندان خود را از روي جهل و ناداني کشتند، گرفتار خسران شدند؛ (زيرا) آنچه را خدا به آنها روزي داده بود، بر خود تحريم کردند؛ و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند؛ و (هرگز) هدايت نيافته بودند.
They are lost indeed who kill their children foolishly without knowledge, and forbid what Allah has given to them forging a lie against Allah; they have indeed gone astray, and they are not the followers of the right course.
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ 141
اوست که باغهاي معروش [= باغهايي که درختانش روي داربست‌ها قرار دارد]، و باغهاي غيرمعروش [= باغهايي که نياز به داربست ندارد] را آفريد؛ همچنين نخل و انواع زراعت را، که از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نيز) درخت زيتون و انار را، که از جهتي با هم شبيه، و از جهتي تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهريشان شبيه يکديگر است، در حالي که طعم ميوه آنها متفاوت مي‌باشد.) از ميوه آن، به هنگامي که به ثمر مي‌نشيند، بخوريد! و حق آن را به هنگام درو، بپردازيد! و اسراف نکنيد، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!
And He it is Who produces gardens (of vine), trellised and untrellised, and palms and seed-produce of which the fruits are of various sorts, and olives and pomegranates, like and unlike; eat of its fruit when it bears fruit, and pay the due of it on the day of its reaping, and do not act extravagantly; surely He does not love the extravagant.
وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ 142
(او کسي است که) از چهارپايان، براي شما حيوانات باربر، و حيوانات کوچک (براي منافع ديگر) آفريد؛ از آنچه به شما روزي داده است، بخوريد! و از گامهاي شيطان پيروي ننماييد، که او دشمن آشکار شماست!
And of cattle (He created) beasts of burden and those which are fit for slaughter only; eat of what Allah has given you and do not follow the footsteps of the Shaitan; surely he is your open enemy.
ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ 143
هشت جفت از چهارپايان (براي شما) آفريد؛ از ميش دو جفت، و از بز دو جفت؛ بگو: «آيا خداوند نرهاي آنها را حرام کرده، يا ماده‌ها را؟ يا آنچه شکم ماده‌ها در برگرفته؟ اگر راست مي‌گوييد (و بر تحريم اينها دليلي داريد)، به من خبر دهيد!»
Eight in pairs-- two of sheep and two of goats. Say: Has He forbidden the two males or the two females or that which the wombs of the two females contain? Inform me with knowledge if you are truthful.
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ 144
و از شتر يک جفت، و از گاو هم يک جفت (براي شما آفريد)؛ بگو: «کداميک از اينها را خدا حرام کرده است؟ نرها يا ماده‌ها را؟ يا آنچه را شکم ماده‌ها دربرگرفته؟ يا هنگامي که خدا شما را به اين موضوع توصيه کرد، شما گواه (بر اين تحريم) بوديد؟! پس چه کسي ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ مي‌بندد ، تا مردم را از روي جهل گمراه سازد؟! خداوند هيچ گاه ستمگران را هدايت نمي‌کند»
And two of camels and two of cows. Say: Has He forbidden the two males or the two females or that which the wombs of the two females contain? Or were you witnesses when Allah enjoined you this? Who, then, is more unjust than he who forges a lie against Allah that he should lead astray men without knowledge? Surely Allah does not guide the unjust people.
قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ 145
بگو: «در آنچه بر من وحي شده، هيچ غذاي حرامي نمي‌يابم؛ بجز اينکه مردار باشد، يا خوني که (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوک -که اينها همه پليدند- يا حيواني که به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا [= نام بتها] بر آن برده شده است.» اما کسي که مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بي آنکه خواهان لذت باشد و يا زياده روي کند (گناهي بر او نيست)؛ زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است.
Say: I do not find in that which has been revealed to me anything forbidden for an eater to eat of except that it be what has died of itself, or blood poured forth, or flesh of swine-- for that surely is unclean-- or that which is a transgression, other than (the name of) Allah having been invoked on it; but whoever is driven to necessity, not desiring nor exceeding the limit, then surely your Lord is Forgiving, Merciful.
وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلاَّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ 146
و بر يهوديان، هر حيوان ناخن‌دار [= حيواناتي که سم يکپارچه دارند] را حرام کرديم؛ و از گاو و گوسفند، پيه و چربيشان را بر آنان تحريم نموديم؛ مگر چربيهايي که بر پشت آنها قرار دارد، و يا در دو طرف پهلوها، و يا آنها که با استخوان آميخته است؛ اين را بخاطر ستمي که مي‌کردند به آنها کيفر داديم؛ و ما راست مي‌گوييم.
And to those who were Jews We made unlawful every animal having claws, and of oxen and sheep We made unlawful to them the fat of both, except such as was on their backs or the entrails or what was mixed with bones: this was a punishment We gave them on account of their rebellion, and We are surely Truthful.
فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ 147
اگر تو را تکذيب کنند (و اين حقايق را نپذيرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گسترده‌اي دارد؛ اما مجازات او هم از مجرمان دفع شدني نيست! (و اگر ادامه دهيد کيفر شما حتمي است)
But if they give you the lie, then say: Your Lord is the Lord of All-encompassing mercy; and His punishment cannot be averted from the guilty people.
سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَخْرُصُونَ 148
بزودي مشرکان (براي تبرئه خويش) مي‌گويند: «اگر خدا مي‌خواست، نه ما مشرک مي‌شديم و نه پدران ما؛ و نه چيزي را تحريم مي‌کرديم!» کساني که پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مي‌گفتند؛ و سرانجام (طعم) کيفر ما را چشيدند. بگو: «آيا دليل روشني (بر اين موضوع) داريد؟ پس آن را به ما نشان دهيد؟ شما فقط از پندارهاي بي‌اساس پيروي مي‌کنيد، و تخمينهاي نابجا مي‌زنيد.»
Those who are polytheists will say: If Allah had pleased we would not have associated (aught with Him) nor our fathers, nor would we have forbidden (to ourselves) anything; even so did those before them reject until they tasted Our punishment. Say: Have you any knowledge with you so you should bring it forth to us? You only follow a conjecture and you only tell lies.
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ 149
بگو: «دليل رسا (و قاطع) براي خداست (دليلي که براي هيچ کس بهانه‌اي باقي نمي‌گذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مي‌کند. (ولي چون هدايت اجباري بي‌ثمر است، اين کار را نمي‌کند.)»
Say: Then Allah's is the conclusive argument; so if He please, He would certainly guide you all.
قُلْ هَلُمَّ شُهَداءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هذا فَإِنْ شَهِدُوا فَلا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ هُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ 150
بگو: «گواهان خود را، که گواهي مي‌دهند خداوند اينها را حرام کرده است، بياوريد!» اگر آنها (بدروغ) گواهي دهند، تو با آنان (همصدا نشو! و) گواهي نده! و از هوي و هوس کساني که آيات ما را تکذيب کردند، و کساني که به آخرت ايمان ندارند و براي خدا شريک قائلند، پيروي مکن!
Say: Bring your witnesses who should bear witness that Allah has forbidden this, then if they bear witness, do not bear witness with them; and follow not the low desires of those who reject Our communications and of those who do not believe in the hereafter, and they make (others) equal to their Lord.
قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ 151
بگو: «بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برايتان بخوانم: اينکه چيزي را شريک خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيکي کنيد! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشيد! ما شما و آنها را روزي مي‌دهيم؛ و نزديک کارهاي زشت نرويد، چه آشکار باشد چه پنهان! و انساني را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر بحق (و از روي استحقاق)؛ اين چيزي است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شايد درک کنيد!
Say: Come I will recite what your Lord has forbidden to you-- (remember) that you do not associate anything with Him and show kindness to your parents, and do not slay your children for (fear of) poverty-- We provide for you and for them-- and do not draw nigh to indecencies, those of them which are apparent and those which are concealed, and do not kill the soul which Allah has forbidden except for the requirements of justice; this He has enjoined you with that you may understand.
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ 152
و به مال يتيم، جز به بهترين صورت (و براي اصلاح)، نزديک نشويد، تا به حد رشد خود برسد! و حق پيمانه و وزن را بعدالت ادا کنيد! -هيچ کس را، جز بمقدار تواناييش، تکليف نمي‌کنيم- و هنگامي که سخني مي‌گوييد، عدالت را رعايت نماييد، حتي اگر در مورد نزديکان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا کنيد، اين چيزي است که خداوند شما را به آن سفارش مي‌کند، تا متذکر شويد!
And do not approach the property of the orphan except in the best manner until he attains his maturity, and give full measure and weight with justice-- We do not impose on any soul a duty except to the extent of its ability; and when you speak, then be just though it be (against) a relative, and fulfill Allah's covenant; this He has enjoined you with that you may be mindful;
وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ 153
اين راه مستقيم من است، از آن پيروي کنيد! و از راه‌هاي پراکنده (و انحرافي) پيروي نکنيد، که شما را از طريق حق، دور مي‌سازد! اين چيزي است که خداوند شما را به آن سفارش مي‌کند، شايد پرهيزگاري پيشه کنيد!»
And (know) that this is My path, the right one therefore follow it, and follow not (other) ways, for they will lead you away from His way; this He has enjoined you with that you may guard (against evil).
ثُمَّ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ تَماماً عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَ تَفْصِيلاً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ 154
سپس به موسي کتاب (آسماني) داديم؛ (و نعمت خود را) بر آنها که نيکوکار بودند، کامل کرديم؛ و همه چيز را (که مورد نياز آنها بود، در آن) روشن ساختيم؛ کتابي که مايه هدايت و رحمت بود؛ شايد به لقاي پروردگارشان (و روز رستاخيز)، ايمان بياورند!
Again, We gave the Book to Musa to complete (Our blessings) on him who would do good (to others), and making plain all things and a guidance and a mercy, so that they should believe in the meeting of their Lord.
وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ 155
و اين کتابي است پر برکت، که ما (بر تو) نازل کرديم؛ از آن پيروي کنيد،و پرهيزگاري پيشه نمائيد، باشد که مورد رحمت (خدا) قرار گيريد!
And this is a Book We have revealed, blessed; therefore follow it and guard (against evil) that mercy may be shown to you.
أَنْ تَقُولُوا إِنَّما أُنْزِلَ الْكِتابُ عَلى طائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنا وَ إِنْ كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ 156
(ما اين کتاب را با اين امتيازات نازل کرديم) تا نگوييد: «کتاب آسماني تنها بر دو طايفه پيش از ما [= يهود و نصاري‌] نازل شده بود؛ و ما از بحث و بررسي آنها بي خبر بوديم»!
Lest you say that the Book was only revealed to two parties before us and We were truly unaware of what they read.
أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتابُ لَكُنَّا أَهْدى مِنْهُمْ فَقَدْ جاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآياتِ اللَّهِ وَ صَدَفَ عَنْها سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آياتِنا سُوءَ الْعَذابِ بِما كانُوا يَصْدِفُونَ 157
يا نگوييد: «اگر کتاب آسماني بر ما نازل مي‌شد، از آنها هدايت يافته‌تر بوديم»! اينک آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براي شما آمد! پس، چه کسي ستمکارتر است از کسي که آيات خدا را تکذيب کرده، و از آن روي گردانده است؟! اما بزودي کساني را که از آيات ما روي مي‌گردانند، بخاطر همين اعراض بي‌دليلشان، مجازات شديد خواهيم کرد!
Or lest you should say: If the Book had been revealed to us, we would certainly have been better guided than they, so indeed there has come to you clear proof from your Lord, and guidance and mercy. Who then is more unjust than he who rejects Allah's communications and turns away from them? We will reward those who turn away from Our communications with an evil chastisement because they turned away.
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ 158
آيا جز اين انتظار دارند که فرشتگان (مرگ) به سراغشان آيند، يا خداوند (خودش) به سوي آنها بيايد، يا بعضي از آيات پروردگارت (و نشانه‌هاي رستاخيز)؟! اما آن روز که بعضي از آيات پروردگارت تحقق پذيرد، ايمان‌آوردن افرادي که قبلا ايمان نياورده‌اند، يا در ايمانشان عمل نيکي انجام نداده‌اند، سودي به حالشان نخواهد داشت! بگو: «(اکنون که شما چنين انتظارات نادرستي داريد،) انتظار بکشيد ما هم انتظار (کيفر شما را) مي‌کشيم!»
They do not wait aught but that the angels should come to them, or that your Lord should come, or that some of the signs of your Lord should come. On the day when some of the signs of your Lord shall come, its faith shall not profit a soul which did not believe before, or earn good through its faith. Say: Wait; we too are waiting.
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْ‏ءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ 159
کساني که آيين خود را پراکنده ساختند، و به دسته‌هاي گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند، تو هيچ گونه رابطه‌اي با آنها نداري! سر و کار آنها تنها با خداست؛ سپس خدا آنها را از آنچه انجام مي‌دادند، با خبر مي‌کند.
Surely they who divided their religion into parts and became sects, you have no concern with them; their affair is only with Allah, then He will inform them of what they did.
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ 160
هر کس کار نيکي بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس کار بدي انجام دهد، جز بمانند آن، کيفر نخواهد ديد؛ و ستمي بر آنها نخواهد شد.
Whoever brings a good deed, he shall have ten like it, and whoever brings an evil deed, he shall be recompensed only with the like of it, and they shall not be dealt with unjustly.
قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ 161
بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدايت کرده؛ آييني پابرجا (و ضامن سعادت دين و دنيا)؛ آيين ابراهيم؛ که از آيينهاي خرافي روي برگرداند؛ و از مشرکان نبود.»
Say: Surely, (as for) me, my Lord has guided me to the right path; (to) a most right religion, the faith of Ibrahim the upright one, and he was not of the polytheists.
قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ 162
بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگي و مرگ من، همه براي خداوند پروردگار جهانيان است.
Say. Surely my prayer and my sacrifice and my life and my death are (all) for Allah, the Lord of the worlds;
لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ 163
همتايي براي او نيست؛ و به همين مأمور شده‌ام؛ و من نخستين مسلمانم!»
No associate has He; and this am I commanded, and I am the first of those who submit.
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ 164
بگو: «آيا غير خدا، پروردگاري را بطلبم، در حالي که او پروردگار همه چيز است؟! هيچ کس، عمل (بدي) جز به زيان خودش، انجام نمي‌دهد؛ و هيچ گنهکاري گناه ديگري را متحمل نمي‌شود؛ سپس بازگشت همه شما به سوي پروردگارتان است؛ و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتيد، خبر خواهد داد.
Say: What! shall I seek a Lord other than Allah? And He is the Lord of all things; and no soul earns (evil) but against itself, and no bearer of burden shall bear the burden of another; then to your Lord is your return, so He will inform you of that in which you differed.
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ 165
و او کسي است که شما را جانشينان (و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضي از شما را بالاتر از بعضي ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد؛ به يقين پروردگار تو سريع العقاب و آمرزنده مهربان است. (کيفر کساني را که از بوته امتحان نادرست درآيند، زود مي‌دهد؛ و نسبت به حق پويان مهربان است.)
And He it is Who has made you successors in the land and raised some of you above others by (various) grades, that He might try you by what He has given you; surely your Lord is quick to requite (evil), and He is most surely the Forgiving, the Merciful.