بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.
كهيعص 1
کهيعص‌
Kaf Ha Ya Ain Suad.
ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا 2
(اين) يادي است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده‌اش زکريا...
A mention of the mercy of your Lord to His servant Zakariya.
إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا 3
در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) پنهان خواند...
When he called upon his Lord in a low voice,
قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا 4
گفت: «پروردگارا! استخوانم سست شده؛ و شعله پيري تمام سرم را فراگرفته؛ و من هرگز در دعاي تو، از اجابت محروم نبوده‌ام!
He said: My Lord! surely my bones are weakened and my head flares with hoariness, and, my Lord! I have never been unsuccessful in my prayer to Thee:
وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائِي وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا 5
و من از بستگانم بعد از خودم بيمناکم (که حق پاسداري از آيين تو را نگاه ندارند)! و (از طرفي) همسرم نازا و عقيم است؛ تو از نزد خود جانشيني به من ببخش...
And surely I fear my cousins after me, and my wife is barren, therefore grant me from Thyself an heir,
يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا 6
که وارث من و دودمان يعقوب باشد؛ و او را مورد رضايتت قرار ده!»
Who should inherit me and inherit from the children of Yaqoub, and make him, my Lord, one in whom Thou art well pleased.
يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا 7
اي زکريا! ما تو را به فرزندي بشارت مي‌دهيم که نامش «يحيي» است؛ و پيش از اين، همنامي براي او قرار نداده‌ايم!
O Zakariya! surely We give you good news of a boy whose name shall be Yahya: We have not made before anyone his equal.
قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا 8
گفت: «پروردگارا! چگونه براي من فرزندي خواهد بود؟! در حالي که همسرم نازا و عقيم است، و من نيز از شدت پيري افتاده شده‌ام!»
He said: O my Lord! when shall I have a son, and my wife is barren, and I myself have reached indeed the extreme degree of old age?
قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً 9
فرمود: «پروردگارت اين گونه گفته (و اراده کرده)! اين بر من آسان است؛ و قبلا تو را آفريدم در حالي که چيزي نبودي!»
He said: So shall it be, your Lord says: It is easy to Me, and indeed I created you before, when you were nothing.
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا 10
عرض کرد: «پروردگارا! نشانه‌اي براي من قرار ده!» فرمود: «نشانه تو اين است که سه شبانه روز قدرت تکلم (با مردم) نخواهي داشت؛ در حالي که زبانت سالم است!»
He said: My Lord! give me a sign. He said: Your sign is that you will not be able to speak to the people three nights while in sound health.
فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا 11
او از محراب عبادتش به سوي مردم بيرون آمد؛ و با اشاره به آنها گفت: «(بشکرانه اين موهبت،) صبح و شام خدا را تسبيح گوييد!»
So he went forth to his people from his place of worship, then he made known to them that they should glorify (Allah) morning and evening.
يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا 12
اي يحيي! کتاب (خدا) را با قوت بگير! و ما فرمان نبوت (و عقل کافي) در کودکي به او داديم!
O Yahya! take hold of the Book with strength, and We granted him wisdom while yet a child
وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَكاةً وَ كانَ تَقِيًّا 13
و رحمت و محبتي از ناحيه خود به او بخشيديم، و پاکي (دل و جان)! و او پرهيزگار بود!
And tenderness from Us and purity, and he was one who guarded (against evil),
وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ وَ لَمْ يَكُنْ جَبَّاراً عَصِيًّا 14
او نسبت به پدر و مادرش نيکوکار بود؛ و جبار (و متکبر) و عصيانگر نبود!
And dutiful to his parents, and he was not insolent, disobedient.
وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا 15
سلام بر او، آن روز که تولد يافت، و آن روز که مي‌ميرد، و آن روز که زنده برانگيخته مي‌شود!
And peace on him on the day he was born, and on the day he dies, and on the day he is raised to life
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا 16
و در اين کتاب (آسماني)، مريم را ياد کن، آن هنگام که از خانواده‌اش جدا شد، و در ناحيه شرقي (بيت المقدس) قرار گرفت؛
And mention Marium in the Book when she drew aside from her family to an eastern place;
فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا 17
و ميان خود و آنان حجابي افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر براي عبادت آماده باشد). در اين هنگام، ما روح خود را بسوي او فرستاديم؛ و او در شکل انساني بي‌عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد!
So she took a veil (to screen herself) from them; then We sent to her Our spirit, and there appeared to her a well-made man.
قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا 18
او (سخت ترسيد و) گفت: «من از شر تو، به خداي رحمان پناه مي‌برم اگر پرهيزگاري!
She said: Surely I fly for refuge from you to the Beneficent Allah, if you are one guarding (against evil).
قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا 19
گفت: «من فرستاده پروردگار توام؛ (آمده‌ام) تا پسر پاکيزه‌اي به تو ببخشم!»
He said: I am only a messenger of your Lord: That I will give you a pure boy.
قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا 20
گفت: «چگونه ممکن است فرزندي براي من باشد؟! در حالي که تاکنون انساني با من تماس نداشته، و زن آلوده‌اي هم نبوده‌ام!»
She said: When shall I have a boy and no mortal has yet touched me, nor have I been unchaste?
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا 21
گفت: «مطلب همين است! پروردگارت فرموده: اين کار بر من آسان است! (ما او را مي‌آفرينيم، تا قدرت خويش را آشکار سازيم؛) و او را براي مردم نشانه‌اي قرار دهيم؛ و رحمتي باشد از سوي ما! و اين امري است پايان يافته (و جاي گفتگو ندارد)!»
He said: Even so; your Lord says: It is easy to Me: and that We may make him a sign to men and a mercy from Us, and it is a matter which has been decreed.
فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا 22
سرانجام (مريم) به او باردار شد؛ و او را به نقطه دور دستي برد (و خلوت گزيد)
So she conceived him; then withdrew herself with him to a remote place.
فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا 23
درد زايمان او را به کنار تنه درخت خرمايي کشاند؛ (آنقدر ناراحت شد که) گفت: «اي کاش پيش از اين مرده بودم، و بکلي فراموش مي‌شدم!»
And the throes (of childbirth) compelled her to betake herself to the trunk of a palm tree. She said: Oh, would that I had died before this, and had been a thing quite forgotten!
فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا 24
ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد که: «غمگين مباش! پروردگارت زير پاي تو چشمه آبي (گوارا) قرار داده است!
Then (the child) called out to her from beneath her: Grieve not, surely your Lord has made a stream to flow beneath you;
وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا 25
و اين تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازه‌اي بر تو فرو مي‌ريزد!
And shake towards you the trunk of the palmtree, it will drop on you fresh ripe dates:
فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا 26
(از اين غذاي لذيذ) بخور؛ و (از آن آب گوارا) بنوش؛ و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار! و هرگاه کسي از انسانها را ديدي، (با اشاره) بگو: من براي خداوند رحمان روزه‌اي نذر کرده‌ام؛ بنابراين امروز با هيچ انساني هيچ سخن نمي‌گويم! (و بدان که اين نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!)»
So eat and drink and refresh the eye. Then if you see any mortal, say: Surely I have vowed a fast to the Beneficent Allah, so I shall not speak to any man today.
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا 27
(مريم) در حالي که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد؛ گفتند: «اي مريم! کار بسيار عجيب و بدي انجام دادي!
And she came to her people with him, carrying him (with her). They said: O Marium! surely you have done a strange thing.
يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا 28
اي خواهر هارون! نه پدرت مرد بدي بود، و نه مادرت زن بد کاره‌اي!!»
O sister of Haroun! your father was not a bad man, nor, was your mother an unchaste woman.
فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا 29
(مريم) به او اشاره کرد؛ گفتند: «چگونه با کودکي که در گاهواره است سخن بگوييم؟!»
But she pointed to him. They said: How should we speak to one who was a child in the cradle?
قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا 30
(ناگهان عيسي زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدايم؛ او کتاب (آسماني) به من داده؛ و مرا پيامبر قرار داده است!
He said: Surely I am a servant of Allah; He has given me the Book and made me a prophet;
وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا 31
و مرا -هر جا که باشم- وجودي پربرکت قرار داده؛ و تا زماني که زنده‌ام، مرا به نماز و زکات توصيه کرده است!
And He has made me blessed wherever I may be, and He has enjoined on me prayer and poor-rate so long as I live;
وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا 32
و مرا نسبت به مادرم نيکوکار قرار داده؛ و جبار و شقي قرار نداده است!
And dutiful to my mother, and He has not made me insolent, unblessed;
وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا 33
و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولد شدم، و در آن روز که مي‌ميرم، و آن روز که زنده برانگيخته خواهم شد!»
And peace on me on the day I was born, and on the day I die, and on the day I am raised to life.
ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ 34
اين است عيسي پسر مريم؛ گفتار حقي که در آن ترديد مي‌کنند!
Such is Isa, son of Marium; (this is) the saying of truth about which they dispute.
ما كانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحانَهُ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ 35
هرگز براي خدا شايسته نبود که فرزندي اختيار کند! منزه است او! هرگاه چيزي را فرمان دهد، مي‌گويد: «موجود باش!» همان دم موجود مي‌شود!
It beseems not Allah that He should take to Himself a son, glory to be Him; when He has decreed a matter He only says to it "Be," and it is.
وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ 36
و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش کنيد؛ اين است راه راست!
And surely Allah is my Lord and your Lord, therefore serve Him; this is the right path.
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ 37
ولي (بعد از او) گروه‌هايي از ميان پيروانش اختلاف کردند؛ واي به حال کافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخيز)!
But parties from among them disagreed with each other, so woe to those who disbelieve, because of presence on a great day.
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ 38
در آن روز که نزد ما مي‌آيند، چه گوشهاي شنوا و چه چشمهاي بينايي پيدا مي‌کنند! ولي اين ستمگران امروز در گمراهي آشکارند!
How clearly shall they hear and how clearly shall they see on the day when they come to Us; but the unjust this day are in manifest error.
وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ 39
آنان را از روز حسرت [= روز رستاخيز که براي همه مايه تأسف است‌] بترسان، در آن هنگام که همه چيز پايان مي‌يابد! و آنها در غفلتند و ايمان نمي‌آورند!
And warn them of the day of intense regret, when the matter shall have been decided; and they are (now) in negligence and they do not believe.
إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ 40
ما، زمين و تمام کساني را که بر آن هستند، به ارث مي‌بريم؛ و همگي بسوي ما بازگردانده مي‌شوند!
Surely We inherit the earth and all those who are on it, and to Us they shall be returned.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا 41
در اين کتاب، ابراهيم را ياد کن، که او بسيار راستگو، و پيامبر (خدا) بود!
And mention Ibrahim in the Book; surely he was a truthful man, a prophet.
إِذْ قالَ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ وَ لا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً 42
هنگامي که به پدرش گفت: «اي پدر! چرا چيزي را مي‌پرستي که نه مي‌شنود، و نه مي‌بيند، و نه هيچ مشکلي را از تو حل مي‌کند؟!
When he said to his father; O my father! why do you worship what neither hears nor sees, nor does it avail you in the least:
يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا 43
اي پدر! دانشي براي من آمده که براي تو نيامده است؛ بنابر اين از من پيروي کن، تا تو را به راه راست هدايت کنم!
O my father! truly the knowledge has come to me which has not come to you, therefore follow me, I will guide you on a right path:
يا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطانَ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيًّا 44
اي پدر! شيطان را پرستش مکن، که شيطان نسبت به خداوند رحمان، عصيانگر بود!
O my father! serve not the Shaitan, surely the Shaitan is disobedient to the Beneficent Allah:
يا أَبَتِ إِنِّي أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطانِ وَلِيًّا 45
اي پدر! من از اين مي‌ترسم که از سوي خداوند رحمان عذابي به تو رسد، در نتيجه از دوستان شيطان باشي!»
O my father! surely I fear that a punishment from the Beneficent Allah should afflict you so that you should be a friend of the Shaitan.
قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يا إِبْراهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا 46
گفت: «اي ابراهيم! آيا تو از معبودهاي من روي گرداني؟! اگر (از اين کار) دست برنداري، تو را سنگسار مي‌کنم! و براي مدتي طولاني از من دور شو!»
He said: Do you dislike my gods, O Ibrahim? If you do not desist I will certainly revile you, and leave me for a time.
قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كانَ بِي حَفِيًّا 47
(ابراهيم) گفت: «سلام بر تو! من بزودي از پروردگارم برايت تقاضاي عفو مي‌کنم؛ چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است!
He said: Peace be on you, I will pray to my Lord to forgive you; surely He is ever Affectionate to me:
وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّي عَسى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا 48
و از شما، و آنچه غير خدا مي‌خوانيد، کناره‌گيري مي‌کنم؛ و پروردگارم را مي‌خوانم؛ و اميدوارم در خواندن پروردگارم بي‌پاسخ نمانم!»
And I will withdraw from you and what you call on besides Allah, and I will call upon my Lord; may be I shall not remain unblessed in calling upon my Lord.
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلاًّ جَعَلْنا نَبِيًّا 49
هنگامي که از آنان و آنچه غير خدا مي‌پرستيدند کناره‌گيري کرد، ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم؛ و هر يک را پيامبري (بزرگ) قرار داديم!
So when he withdrew from them and what they worshipped besides Allah, We gave to him Ishaq and Yaqoub, and each one of them We made a prophet.
وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا 50
و از رحمت خود به آنان عطا کرديم؛ و براي آنها نام نيک و مقام برجسته‌اي (در ميان همه امتها) قرار داديم!
And We granted to them of Our mercy, and We left (behind them) a truthful mention of eminence for them.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا 51
و در اين کتاب (آسماني) از موسي ياد کن، که او مخلص بود، و رسول و پيامبري والا مقام!
And mention Musa in the Book; surely he was one purified, and he was an apostle, a prophet.
وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا 52
ما او را از طرف راست (کوه) طور فراخوانديم؛ و نجواکنان او را (به خود) نزديک ساختيم؛
And We called to him from the blessed side of the mountain, and We made him draw nigh, holding communion (with Us).
وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا 53
و ما از رحمت خود، برادرش هارون را -که پيامبر بود- به او بخشيديم.
And We gave to him out of Our mercy his brother Haroun a prophet.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا 54
و در اين کتاب (آسماني) از اسماعيل (نيز) ياد کن، که او در وعده‌هايش صادق، و رسول و پيامبري (بزرگ) بود!
And mention Ismail in the Book; surely he was truthful in (his) promise, and he was an apostle, a prophet.
وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا 55
او همواره خانواده‌اش را به نماز و زکات فرمان مي‌داد؛ و همواره مورد رضايت پروردگارش بود.
And he enjoined on his family prayer and almsgiving, and was one in whom his Lord was well pleased.
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا 56
و در اين کتاب، از ادريس (نيز) ياد کن، او بسيار راستگو و پيامبر (بزرگي) بود.
And mention Idris in the Book; surely he was a truthful man, a prophet,
وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا 57
و ما او را به مقام والايي رسانديم.
And We raised him high in Heaven.
أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْراهِيمَ وَ إِسْرائِيلَ وَ مِمَّنْ هَدَيْنا وَ اجْتَبَيْنا إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا 58
آنها پيامبراني بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از کساني که با نوح بر کشتي سوار کرديم، و از دودمان ابراهيم و يعقوب، و از کساني که هدايت کرديم و برگزيديم. آنها کساني بودند که وقتي آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مي‌شد به خاک مي‌افتادند، در حالي که سجده مي‌کردند و گريان بودند.
These are they on whom Allah bestowed favors, from among the prophets of the seed of Adam, and of those whom We carried with Nuh, and of the seed of Ibrahim and Israel, and of those whom We guided and chose; when the communications of the Beneficent Allah were recited to them, they fell down making obeisance and weeping.
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا 59
اما پس از آنان، فرزندان ناشايسته‌اي روي کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پيروي نمودند؛ و بزودي (مجازات) گمراهي خود را خواهند ديد!
But there came after them an evil generation, who neglected prayers and followed and sensual desires, so they win meet perdition,
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ شَيْئاً 60
مگر آنان که توبه کنند، و ايمان بياورند، و کار شايسته انجام دهند؛ چنين کساني داخل بهشت مي‌شوند، و کمترين ستمي به آنان نخواهد شد.
Except such as repent and believe and do good, these shall enter the garden, and they shall not be dealt with unjustly in any way:
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا 61
وارد باغهايي جاوداني مي‌شوند که خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است؛ هر چند آن را نديده‌اند؛ مسلما وعده خدا تحقق يافتني است!
The gardens of perpetuity which the Beneficent Allah has promised to His servants while unseen; surely His promise shall come to pass.
لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا 62
در آن جا هرگز گفتار لغو و بيهوده‌اي نمي‌شنوند؛ و جز سلام در آن جا سخني نيست؛ و هر صبح و شام، روزي آنان در بهشت مقرر است.
They shall not hear therein any vain discourse, but only: Peace, and they shall have their sustenance therein morning and evening.
تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا 63
اين همان بهشتي است که به بندگان پرهيزگار خود، به ارث مي‌دهيم.
This is the garden which We cause those of Our servants to inherit who guard (against evil).
وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا 64
(پس از تأخير وحي، جبرئيل به پيامبر عرض کرد:) ما جز بفرمان پروردگار تو، نازل نمي‌شويم؛ آنچه پيش روي ما، و پشت سر ما، و آنچه ميان اين دو مي‌باشد، همه از آن اوست؛ و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده (و نيست)!
And we do not descend but by the command of your Lord; to Him belongs whatever is before us and whatever is behind us and whatever is between these, and your Lord is not forgetful.
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا 65
همان پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن؛ و در راه عبادتش شکيبا باش! آيا مثل و مانندي براي او مي‌يابي؟!
The Lord of the heavens and the earth and what is between them, so serve Him and be patient in His service. Do you know any one equal to Him?
وَ يَقُولُ الْإِنْسانُ أَ إِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا 66
انسان مي‌گويد: «آيا پس از مردن، زنده (از قبر) بيرون خواهم آمد؟!»
And says man: What! when I am dead shall I truly be brought forth alive?
أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً 67
آيا انسان به خاطر نمي‌آورد که ما پيش از اين او را آفريديم در حالي که چيزي نبود؟!
Does not man remember that We created him before, when he was nothing?
فَوَ رَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّياطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا 68
سوگند به پروردگارت که همه آنها را همراه با شياطين در قيامت جمع مي‌کنيم؛ سپس همه را -در حالي که به زانو درآمده‌اند- گرداگرد جهنم حاضر مي‌سازيم.
So by your Lord! We will most certainly gather them together and the Shaitans, then shall We certainly cause them to be present round hell on their knees.
ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا 69
سپس از هر گروه و جمعيتي، کساني را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده‌اند، جدا مي‌کنيم.
Then We will most certainly draw forth from every sect of them him who is most exorbitantly rebellious against the Beneficent Allah.
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا 70
بعد از آن، ما بخوبي از کساني که براي سوختن در آتش سزاوارترند، آگاهتريم!
Again We do certainly know best those who deserve most to be burned therein.
وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا 71
و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مي‌شويد؛ اين امري است حتمي و قطعي بر پروردگارت!
And there is not one of you but shall come to it; this is an unavoidable decree of your Lord.
ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا 72
سپس آنها را که تقوا پيشه کردند از آن رهايي مي‌بخشيم؛ و ظالمان را -در حالي که (از ضعف و ذلت) به زانو درآمده‌اند- در آن رها مي‌سازيم.
And We will deliver those who guarded (against evil), and We will leave the unjust therein on their knees.
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِيًّا 73
و هنگامي که آيات روشن ما بر آنان خوانده مي‌شود، کافران به مؤمنان مي‌گويند: «کدام يک از دو گروه [= ما و شما] جايگاهش بهتر، و جلسات انس و مشورتش زيباتر، و بخشش او بيشتر است؟!»
And when Our clear communications are recited to them, those who disbelieve say to those who believe: Which of the two parties is best in abiding and best in assembly?
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَ رِءْياً 74
چه بسيار اقوامي را پيش از آنان نابود کرديم که هم مال و ثروتشان از آنها بهتر بود، و هم ظاهرشان آراسته‌تر!
And how many of the generations have We destroyed before them who were better in respect of goods and outward appearance!
قُلْ مَنْ كانَ فِي الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً 75
بگو: «کسي که در گمراهي است، بايد خداوند به او مهلت دهد تا زماني که وعده الهي را با چشم خود ببينند: يا عذاب (اين دنيا)، يا (عذاب) قيامت! (آن روز) خواهند دانست چه کسي جايش بدتر، و لشکرش ناتوانتر است!»
Say: As for him who remains in error, the Beneficent Allah will surely prolong his length of days, until they see what they were threatened with, either the punishment or the hour; then they shall know who is in more evil plight and weaker in forces
وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا 76
(اما) کساني که در راه هدايت گام نهادند، خداوند بر هدايتشان مي‌افزايد؛ و آثار شايسته‌اي که (از انسان) باقي مي‌ماند، ثوابش در پيشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است!
And Allah increases in guidance those who go aright; and ever-abiding good works are with your Lord best in recompense and best in yielding fruit.
أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآياتِنا وَ قالَ لَأُوتَيَنَّ مالاً وَ وَلَداً 77
آيا ديدي کسي را که به آيات ما کافر شد، و گفت: «اموال و فرزندان فراواني به من داده خواهد شد»؟!
Have you, then, seen him who disbelieves in Our communications and says: I shall certainly be given wealth and children?
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً 78
آيا او از غيب آگاه گشته، يا نزد خدا عهد و پيماني گرفته است؟!
Has he gained knowledge of the unseen, or made a covenant with the Beneficent Allah?
كَلاَّ سَنَكْتُبُ ما يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا 79
هرگز چنين نيست! ما بزودي آنچه را مي‌گويد مي‌نويسيم و عذاب را بر او مستمر خواهيم داشت!
By no means! We write down what he says, and We will lengthen to him the length of the chastisement
وَ نَرِثُهُ ما يَقُولُ وَ يَأْتِينا فَرْداً 80
آنچه را او مي‌گويد (از اموال و فرزندان)، از او به ارث مي‌بريم، و به صورت تنها نزد ما خواهد آمد!
And We will inherit of him what he says, and he shall come to Us alone.
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا 81
و آنان غير از خدا، معبوداني را براي خود برگزيدند تا مايه عزتشان باشد! (چه پندار خامي!)
And they have taken gods besides Allah, that they should be to them a source of strength;
كَلاَّ سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا 82
هرگز چنين نيست! به زودي (معبودها) منکر عبادت آنان خواهند شد؛ (بلکه) بر ضدشان قيام مي‌کنند!
By no means! They shall soon deny their worshipping them, and they shall be adversaries to them.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا 83
آيا نديدي که ما شياطين را بسوي کافران فرستاديم تا آنان را شديدا تحريک کنند؟!
Do you not see that We have sent the Shaitans against the unbelievers, inciting them by incitement?
فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا 84
پس درباره آنان شتاب مکن؛ ما آنها (و اعمالشان) را به دقت شماره ميکنيم!
Therefore be not in haste against them, We only number out to them a number (of days).
يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً 85
در آن روز که پرهيزگاران را دسته جمعي بسوي خداوند رحمان (و پاداشهاي او) محشور مي‌کنيم...
The day on which We will gather those who guard (against evil) to the Beneficent Allah to receive honors
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً 86
و مجرمان را (همچون شتران تشنه‌کامي که به سوي آبگاه مي‌روند) به جهنم مي‌رانيم...
And We will drive the guilty to hell thirsty
لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً 87
آنان هرگز مالک شفاعت نيستند؛ مگر کسي که نزد خداوند رحمان، عهد و پيماني دارد.
They shall not control intercession, save he who has made a covenant with the Beneficent Allah.
وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً 88
و گفتند: «خداوند رحمان فرزندي براي خود برگزيده است».
And they say: The Beneficent Allah has taken (to Himself) a son.
لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدًّا 89
راستي مطلب زشت و زننده‌اي گفتيد!
Certainly you have made an abominable assertion
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا 90
نزديک است به خاطر اين سخن آسمانها از هم متلاشي گردد، و زمين شکافته شود، و کوه‌ها بشدت فرو ريزد...
The heavens may almost be rent thereat, and the earth cleave asunder, and the mountains fall down in pieces,
أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً 91
از اين رو که براي خداوند رحمان فرزندي قائل شدند!
That they ascribe a son to the Beneficent Allah.
وَ ما يَنْبَغِي لِلرَّحْمنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً 92
در حالي که هرگز براي خداوند رحمان سزاوار نيست که فرزندي برگزيند!
And it is not worthy of the Beneficent Allah that He should take (to Himself) a son.
إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً 93
تمام کساني که در آسمانها و زمين هستند، بنده اويند!
There is no one in the heavens and the earth but will come to the Beneficent Allah as a servant.
لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا 94
خداوند همه آنها را احصا کرده، و به دقت شمرده است!
Certainly He has a comprehensive knowledge of them and He has numbered them a (comprehensive) numbering.
وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً 95
و همگي روز رستاخيز، تک و تنها نزد او حاضر مي‌شوند!
And every one of them will come to Him on the day of resurrection alone.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا 96
مسلما کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده‌اند، خداوند رحمان محبتي براي آنان در دلها قرار مي‌دهد!
Surely (as for) those who believe and do good deeds for them will Allah bring about love.
فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا 97
و ما فقط آن [= قرآن‌] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزگاران را بوسيله آن بشارت دهي، و دشمنان سرسخت را با آنان انذار کني.
So We have only made it easy in your tongue that you may give good news thereby to those who guard (against evil) and warn thereby a vehemently contentious people.
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً 98
چه بسيار اقوام (بي‌ايمان و گنهکاري) را که پيش از آنان هلاک کرديم؛ آيا احدي از آنها را احساس مي‌کني؟! يا کمترين صدايي از آنان مي‌شنوي؟!
And how many a generation have We destroyed before them! Do you see any one of them or hear a sound of them?