بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.
الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ 1
الر، اين آيات کتاب، و قرآن مبين است.
Alif Lam Ra. These are the verses of the Book and (of) a Quran that makes (things) clear.
رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ 2
کافران (هنگامي که آثار شوم اعمال خود را ببينند،) چه بسا آرزو ميکنند که اي کاش مسلمان بودند!
Often will those who disbelieve wish that they had been Muslims.
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ 3
بگذار آنها بخورند، و بهره گيرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولي بزودي خواهند فهميد!
Leave them that they may eat and enjoy themselves and (that) hope may beguile them, for they will soon know.
وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ 4
ما اهل هيچ شهر و دياري را هلاک نکرديم مگر اينکه اجل معين (و زمان تغيير ناپذيري) داشتند!
And never did We destroy a town but it had a term made known.
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ 5
هيچ گروهي از اجل خود پيشي نميگيرد؛ و از آن عقب نخواهد افتاد!
No people can hasten on their doom nor can they postpone (it).
وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ 6
و گفتند: «اي کسي که «ذکر» [= قرآن] بر او نازل شده، مسلما تو ديوانهاي!
And they say: O you to whom the Reminder has been revealed! you are most surely insane:
لَوْ ما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ 7
اگر راست ميگويي، چرا فرشتگان را نزد ما نميزوري؟!»
Why do you not bring to us the angels if you are of the truthful ones?
ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ 8
(اما اينها بايد بدانند) ما فرشتگان را، جز بحق، نازل نميکنيم،؛و هرگاه نازل شوند، ديگر به اينها مهلت داده نميشود (؛و در صورت انکار، به عذاب الهي نابود ميگردند)!
We do not send the angels but with truth, and then they would not be respited.
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ 9
ما قرآن را نازل کرديم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنيم!
Surely We have revealed the Reminder and We will most surely be its guardian.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ 10
ما پيش از تو (نيز) پيامبراني در ميان امتهاي نخستين فرستاديم.
And certainly We sent (apostles) before you among the nations of yore.
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ 11
هيچ پيامبري به سراغ آنها نميآمد مگر اينکه او را مسخره ميکردند.
And there never came an apostle to them but they mocked him.
كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ 12
ما اينچنين (و از هر طريق ممکن) قرآن را به درون دلهاي مجرمان راه ميدهيم!
Thus do We make it to enter into the hearts of the guilty;
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ 13
(اما با اين حال،) آنها به آن ايمان نميآورند؛ روش اقوام پيشين نيز چنين بود!
They do not believe in it, and indeed the example of the former people has already passed.
وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ 14
و اگر دري از آسمان به روي آنان بگشاييم، و آنها پيوسته در آن بالا روند...
And even if We open to them a gateway of heaven, so that they ascend into it all the while,
لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ 15
باز ميگويند: «ما را چشمبندي کردهاند؛ بلکه ما (سر تا پا) سحر شدهايم!»
They would certainly say: Only our eyes have been covered over, rather we are an enchanted people.
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ 16
ما در آسمان برجهايي قرار داديم؛ و آن را براي بينندگان آراستيم.
And certainly We have made strongholds in the heaven and We have made it fair seeming to the beholders.
وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ 17
و آن را از هر شيطان رانده شدهاي حفظ کرديم؛
And We guard it against every accursed Shaitan,
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ 18
مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبين» او را تعقيب ميکند (و ميراند)
But he who steals a hearing, so there follows him a visible flame.
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ 19
و زمين را گسترديم؛ و در آن کوههاي ثابتي افکنديم؛ و از هر گياه موزون، در آن رويانديم؛
And the earth-- We have spread it forth and made in it firm mountains and caused to grow in it of every suitable thing.
وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ 20
و براي شما انواع وسايل زندگي در آن قرار داديم؛ همچنين براي کساني که شما نميتوانيد به آنها روزي دهيد!
And We have made in it means of subsistence for you and for him for whom you are not the suppliers.
وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ 21
و خزائن همه چيز، تنها نزد ماست؛ ولي ما جز به اندازه معين آن را نازل نميکنيم!
And there is not a thing but with Us are the treasures of it, and We do not send it down but in a known measure.
وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ 22
ما بادها را براي بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم؛ و از آسمان آبي نازل کرديم، و شما را با آن سيراب ساختيم؛ در حالي که شما توانايي حفظ و نگهداري آن را نداشتيد!
And We send the winds fertilizing, then send down water from the cloud so We give it to you to drink of, nor is it you who store it up.
وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ 23
ماييم که زنده ميکنيم و ميميرانيم؛ و ماييم وارث (همه جهان)!
And most surely We bring to life and cause to die and We are the heirs.
وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ 24
ما، هم پيشينيان شما را دانستيم؛ و هم متأخران را!
And certainly We know those of you who have gone before and We certainly know those who shall come later.
وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ 25
پروردگار تو، قطعا آنها را (در قيامت) جمع و محشور ميکند؛ چرا که او حکيم و داناست!
And surely your Lord will gather them together; surely He is Wise, Knowing.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ 26
ما انسان را از گل خشکيدهاي (همچون سفال) که از گل بد بوي (تيره رنگي) گرفته شده بود آفريديم!
And certainly We created man of clay that gives forth sound, of black mud fashioned in shape.
وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ 27
و جن را پيش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کرديم!
And the jinn We created before, of intensely hot fire.
وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ 28
و (به خاطر بياور) هنگامي که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشري را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده، ميآفرينم.
And when your Lord said to the angels: Surely I am going to create a mortal of the essence of black mud fashioned in shape.
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ 29
هنگامي که کار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يک روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگي براي او سجده کنيد!»
So when I have made him complete and breathed into him of My spirit, fall down making obeisance to him.
فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ 30
همه فرشتگان، بي استثنا، سجده کردند...
So the angels made obeisance, all of them together,
إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ 31
جز ابليس، که ابا کرد از اينکه با سجدهکنندگان باشد.
But Iblis (did it not); he refused to be with those who made obeisance.
قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ 32
(خداوند) فرمود: «اي ابليس! چرا با سجدهکنندگان نيستي؟!»
He said: O Iblis! what excuse have you that you are not with those who make obeisance?
قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ 33
گفت: «من هرگز براي بشري که او را از گل خشکيدهاي که از گل بدبويي گرفته شده است آفريدهاي، سجده نخواهم کرد!»
He said: I am not such that I should make obeisance to a mortal whom Thou hast created of the essence of black mud fashioned in shape.
قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ 34
فرمود: «از صف آنها [= فرشتگان] بيرون رو، که راندهشدهاي (از درگاه ما!).
He said: Then get out of it, for surely you are driven away:
وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى يَوْمِ الدِّينِ 35
و لعنت (و دوري از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!»
And surely on you is curse until the day of judgment.
قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ 36
گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار!)»
He said: My Lord! then respite me till the time when they are raised.
قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ 37
فرمود: «تو از مهلت يافتگاني!
He said: So surely you are of the respited ones
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ 38
(اما نه تا روز رستاخيز، بلکه) تا روز وقت معيني.»
Till the period of the time made known.
قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ 39
گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختي، من (نعمتهاي مادي را) در زمين در نظر آنها زينت ميدهم، و همگي را گمراه خواهم ساخت،
He said: My Lord! because Thou hast made life evil to me, I will certainly make (evil) fair-seeming to them on earth, and I will certainly cause them all to deviate
إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ 40
مگر بندگان مخلصت را.»
Except Thy servants from among them, the devoted ones.
قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ 41
فرمود: «اين راه مستقيمي است که بر عهده من است (و سنت هميشگيم)...
He said: This is a right way with Me:
إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ 42
که بر بندگانم تسلط نخواهي يافت؛ مگر گمراهاني که از تو پيروي ميکنند؛
Surely. as regards My servants, you have no authority, over them except those who follow you of the deviators.
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ 43
و دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست!
And surely Hell is the promised place of them all:
لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ 44
هفت در دارد؛ و براي هر دري، گروه معيني از آنها تقسيم شدهاند!
It has seven gates; for every gate there shall be a separate party of them.
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ 45
به يقين، پرهيزگاران در باغها(ي سرسبز بهشت) و در کنار چشمهها هستند.
Surely those who guard (against evil) shall be in the midst of gardens and fountains:
ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ 46
(فرشتگان به آنها ميگويند:) داخل اين باغها شويد با سلامت و امنيت!
Enter them in peace, secure.
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ 47
هر گونه غل [= حسد و کينه و دشمني] را از سينه آنها برميکنيم (و روحشان را پاک ميسازيم)؛ در حالي که همه برابرند، و بر تختها روبهروي يکديگر قرار دارند.
And We will root out whatever of rancor is in their breasts-- (they shall be) as brethren, on raised couches, face to face.
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ 48
هيچ خستگي و تعبي در آنجا به آنها نميرسد، و هيچ گاه از آن اخراج نميگردند!
Toil shall not afflict them in it, nor shall they be ever ejected from it.
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 49
بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم!
Inform My servants that I am the Forgiving, the Merciful,
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ 50
و (اينکه) عذاب و کيفر من، همان عذاب دردناک است!
And that My punishment-- that is the painful punishment.
وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ 51
و به آنها از مهمانهاي ابراهيم خبر ده!
And inform them of the guests of Ibrahim:
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ 52
هنگامي که بر او وارد شدند و سلام کردند؛ (ابراهيم) گفت: «ما از شما بيمناکيم!»
When they entered upon him, they said, Peace. He said: Surely we are afraid of you.
قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ 53
گفتند: «نترس، ما تو را به پسري دانا بشارت ميدهيم!»
They said: Be not afraid, surely we give you the good news of a boy, possessing knowledge.
قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَلى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ 54
گفت: «آيا به من (چنين) بشارت ميدهيد با اينکه پير شدهام؟! به چه چيز بشارت ميدهيد؟!»
He said: Do you give me good news (of a son) when old age has come upon me?-- Of what then do you give me good news!
قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ 55
گفتند: «تو را به حق بشارت داديم؛ از مأيوسان مباش!»
They said: We give you good news with truth, therefore be not of the despairing.
قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ 56
گفت: «جز گمراهان، چه کسي از رحمت پروردگارش مأيوس ميشود؟!»
He said: And who despairs of the mercy of his Lord but the erring ones?
قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ 57
(سپس) گفت: «مأموريت شما چيست اي فرستادگان خدا؟»
He said: What is your business then, O apostles?
قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ 58
گفتند: «ما به سوي قومي گنهکار مأموريت يافتهايم (تا آنها را هلاک کنيم)!
They said: Surely we are sent towards a guilty people,
إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ 59
مگر خاندان لوط، که همگي آنها را نجات خواهيم داد...
Except Lut's followers: We will most surely deliver them all,
إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ 60
بجز همسرش، که مقدر داشتيم از بازماندگان (در شهر، و هلاکشوندگان) باشد!»
Except his wife; We ordained that she shall surely be of those who remain behind.
فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ 61
هنگامي که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند...
So when the apostles came to Lut's followers,
قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ 62
(لوط) گفت: «شما گروه ناشناسي هستيد!»
He said: Surely you are an unknown people.
قالُوا بَلْ جِئْناكَ بِما كانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ 63
گفتند: «ما همان چيزي را براي تو آوردهايم که آنها [= کافران] در آن ترديد داشتند (آري،) ما مأمور عذابيم)!
They said: Nay, we have come to you with that about which they disputed.
وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ 64
ما واقعيت مسلمي را براي تو آوردهايم؛ و راست ميگوييم!
And we have come to you with the truth, and we are most surely truthful.
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ 65
پس، خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار، و از اينجا ببر؛ و خودت به دنبال آنها حرکت کن؛ و کسي از شما به پشت سر خويش ننگرد؛ مأمور هستيد برويد!»
Therefore go forth with your followers in a part of the night and yourself follow their rear, and let not any one of you turn round, and go forth whither you are commanded.
وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ 66
و ما به لوط اين موضوع را وحي فرستاديم که صبحگاهان، همه آنها ريشهکن خواهند شد.
And We revealed to him this decree, that the roots of these shall be cut off in the morning.
وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ 67
(از سوي ديگر،) اهل شهر (از ورود ميهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالي که شادمان بودند.
And the people of the town came rejoicing.
قالَ إِنَّ هؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ 68
(لوط) گفت: «اينها ميهمانان منند؛ آبروي مرا نريزيد!
He said: Surely these are my guests, therefore do not disgrace me,
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ 69
و از خدا بترسيد، و مرا شرمنده نسازيد!»
And guard against (the punishment of) Allah and do not put me to shame.
قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ 70
گفتند: «مگر ما تو را از جهانيان نهي نکرديم (و نگفتيم کسي را به ميهماني نپذير؟!»
They said: Have we not forbidden you from (other) people?
قالَ هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ 71
گفت: «دختران من حاضرند، اگر ميخواهيد کار صحيحي انجام دهيد (با آنها ازدواج کنيد، و از گناه و آلودگي بپرهيزيد!)»
He said: These are my daughters, if you will do (aught).
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ 72
به جان تو سوگند، اينها در مستي خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست دادهاند)!
By your life! they were blindly wandering on in their intoxication.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ 73
سرانجام، هنگام طلوع آفتاب، صيحه (مرگبار -بصورت صاعقه يا زمينلرزه-) آنها را فراگرفت!
So the rumbling overtook them (while) entering upon the time of sunrise;
فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ 74
سپس (شهر و آبادي آنها را زير و رو کرديم؛) بالاي آن را پايين قرار داديم؛ و باراني از سنگ بر آنها فرو ريختيم!
Thus did We turn it upside down, and rained down upon them stones of what had been decreed.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ 75
در اين (سرگذشت عبرتانگيز)، نشانههايي است براي هوشياران!
Surely in this are signs for those who examine.
وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ 76
و ويرانههاي سرزمين آنها، بر سر راه (کاروانها)، همواره ثابت و برقرار است؛
And surely it is on a road that still abides.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ 77
در اين، نشانهاي است براي مؤمنان!
Most surely there is a sign in this for the believers.
وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ 78
«اصحاب الأيکه» [= صاحبان سرزمينهاي پردرخت = قوم شعيب] مسلما قوم ستمگري بودند!
And the dwellers of the thicket also were most surely unjust.
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ 79
ما از آنها انتقام گرفتيم؛ و (شهرهاي ويران شده) اين دو [= قوم لوط و اصحاب الأيکه] بر سر راه (شما در سفرهاي شام)، آشکار است!
So We inflicted retribution on them, and they are both, indeed, on an open road (still) pursued.
وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ 80
و «اصحاب حجر» [= قوم ثمود] پيامبران را تکذيب کردند!
And the dwellers of the Rock certainly rejected the apostles;
وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ 81
ما آيات خود را به آنان داديم؛ ولي آنها از آن روي گرداندند!
And We gave them Our communications, but they turned aside from them;
وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ 82
آنها خانههاي امن در دل کوهها ميتراشيدند.
And they hewed houses in the mountains in security.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ 83
اما سرانجام صيحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فرا گرفت؛
So the rumbling overtook them in the morning;
فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ 84
و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهي نجات نداد!
And what they earned did not avail them.
وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ 85
ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز بحق نيافريديم؛ و ساعت موعود [= قيامت] قطعا فرا خواهد رسيد (و جزاي هر کس به او ميرسد)! پس، از آنها به طرز شايستهاي صرفنظر کن (و آنها را بر نادانيهايشان ملامت ننما)!
And We did not create the heavens and the earth and what is between them two but in truth; and the hour is most surely coming, so turn away with kindly forgiveness.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ 86
به يقين، پروردگار تو، آفريننده آگاه است!
Surely your Lord is the Creator of all things, the Knowing.
وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ 87
ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم!
And certainly We have given you seven of the oft-repeated (verses) and the grand Quran.
لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ 88
(بنابر اين،) هرگز چشم خود را به نعمتهاي (مادي)، که به گروههايي از آنها [= کفار] داديم، ميفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگين مباش! و بال (عطوفت) خود را براي مؤمنين فرود آر!
Do not strain your eyes after what We have given certain classes of them to enjoy, and do not grieve for them, and make yourself gentle to the believers.
وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ 89
و بگو: «من انذارکننده آشکارم!»
And say: Surely I am the plain warner.
كَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ 90
(ما بر آنها عذابي ميفرستيم) همان گونه که بر تجزيهگران (آيات الهي) فرستاديم!
Like as We sent down on the dividers
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ 91
همانها که قرآن را تقسيم کردند (؛آنچه را به سودشان بود پذيرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهايشان بود رها نمودند)!
Those who made the Quran into shreds.
فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ 92
به پروردگارت سوگند، (در قيامت) از همه آنها سؤال خواهيم کرد...
So, by your Lord, We would most certainly question them all,
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ 93
از آنچه عمل ميکردند!
As to what they did.
فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ 94
آنچه را مأموريت داري، آشکارا بيان کن! و از مشرکان روي گردان (و به آنها اعتنا نکن)!
Therefore declare openly what you are bidden and turn aside from the polytheists.
إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ 95
ما شر استهزاکنندگان را از تو دفع خواهيم کرد؛
Surely We will suffice you against the scoffers
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ 96
همانها که معبود ديگري با خدا قرار دادند؛ اما بزودي ميفهمند!
Those who set up another god with Allah; so they shall soon know.
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ 97
ما ميدانيم سينهات از آنچه آنها ميگويند تنگ ميشود (و تو را سخت ناراحت ميکنند).
And surely We know that your breast straitens at what they say;
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ 98
(براي دفع ناراحتي آنان) پروردگارت را تسبيح و حمد گو! و از سجدهکنندگان باش!
Therefore celebrate the praise of your Lord, and be of those who make obeisance.
وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ 99
و پروردگارت را عبادت کن تا يقين [= مرگ] تو فرا رسد!
And serve your Lord until there comes to you that which is certain.