بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.
ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ 1
ق، سوگند به قرآن مجيد (که قيامت و رستاخيز حق است)!
Qaf. I swear by the glorious Quran (that Muhammad is the Apostle of Allah)
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‏ءٌ عَجِيبٌ 2
آنها تعجب کردند که پيامبري انذارگر از ميان خودشان آمده؛ و کافران گفتند: «اين چيز عجيبي است!
Nay! they wonder that there has come to them a warner from among themselves, so the unbelievers say: This is a wonderful thing:
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ 3
آيا هنگامي که مرديم و خاک شديم (دوباره به زندگي بازمي‌گرديم)؟! اين بازگشتي بعيد است!»
What! when we are dead and have become dust? That is afar (from probable) return.
قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ 4
ولي ما مي‌دانيم آنچه را زمين از بدن آنها مي‌کاهد؛ و نزد ما کتابي است که همه چيز در آن محفوظ است!
We know indeed what the earth diminishes of them, and with Us is a writing that preserves.
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ 5
آنها حق را هنگامي که به سراغشان آمد تکذيب کردند؛ از اين رو پيوسته در کار پراکنده خود متحيرند!
Nay, they rejected the truth when it came to them, so they are (now) in a state of confusion.
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ 6
آيا آنان به آسمان بالاي سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کرده‌ايم، و چگونه آن را (بوسيله ستارگان) زينت بخشيده‌ايم و هيچ شکاف و شکستي در آن نيست؟!
Do they not then look up to heaven above them how We have made it and adorned it and it has no gaps?
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ 7
و زمين را گسترش داديم و در آن کوه‌هائي عظيم و استوار افکنديم و از هر نوع گياه بهجت‌انگيز در آن رويانديم،
And the earth, We have made it plain and cast in it mountains and We have made to grow therein of all beautiful kinds,
تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ 8
تا وسيله بينايي و يادآوري براي هر بنده توبه کاري باشد!
To give sight and as a reminder to every servant who turns frequently (to Allah).
وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ 9
و از آسمان، آبي پربرکت نازل کرديم، و بوسيله آن باغها و دانه‌هايي را که درو مي‌کند رويانديم،
And We send down from the cloud water abounding in good, then We cause to grow thereby gardens and the grain that is reaped,
وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ 10
و نخلهاي بلندقامت که ميوه‌هاي متراکم دارند؛
And the tall palm-trees having spadices closely set one above another,
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ 11
همه اينها براي روزي‌بخشيدن به بندگان است و بوسيله باران سرزمين مرده را زنده کرديم؛ (آري) زنده‌شدن مردگان نيز همين گونه است!
A sustenance for the servants, and We give life thereby to a dead land; thus is the rising.
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ 12
پيش از آنان قوم نوح و «اصحاب الرس» [= قومي که در يمامه زندگي مي‌کردند و پيامبري به نام حنظله داشتند] و قوم ثمود (پيامبرانشان را) تکذيب کردند،
(Others) before them rejected (prophets): the people of Nuh and the dwellers of Ar-Rass and Samood,
وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ 13
و همچنين قوم عاد و فرعون و قوم لوط،
And Ad and Firon and Lut's brethren,
وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ 14
و «اصحاب الايکه» [= قوم شعيب‌] و قوم تبع (که در سرزمين يمن زندگي مي‌کردند)، هر يک از آنها فرستادگان الهي را تکذيب کردند و وعده عذاب درباره آنان تحقق يافت!
And the dwellers of the grove and the people of Tuba; all rejected the apostles, so My threat came to pass.
أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ 15
آيا ما از آفرينش نخستين عاجز مانديم (که قادر بر آفرينش رستاخيز نباشيم)؟! ولي آنها (با اين همه دلايل روشن) باز در آفرينش جديد ترديد دارند!
Were We then fatigued with the first creation? Yet are they in doubt with regard to a new creation.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ 16
ما انسان را آفريديم و وسوسه‌هاي نفس او را مي‌دانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديکتريم!
And certainly We created man, and We know what his mind suggests to him, and We are nearer to him than his life-vein.
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ 17
(به خاطر بياوريد) هنگامي را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دريافت مي‌دارند؛
When the two receivers receive, sitting on the right and on the left.
ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ 18
انسان هيچ سخني را بر زبان نمي‌آورد مگر اينکه همان دم، فرشته‌اي مراقب و آماده براي انجام مأموريت (و ضبط آن) است!
He utters not a word but there is by him a watcher at hand.
وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ 19
و سرانجام، سکرات (و بيخودي در آستانه) مرگ بحق فرامي‌رسد (و به انسان گفته مي‌شود:) اين همان چيزي است که تو از آن مي‌گريختي!
And the stupor of death will come in truth; that is what you were trying to escape.
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ 20
و در «صور» دميده مي‌شود؛ آن روز، روز تحقق وعده وحشتناک است!
And the trumpet shall be blown; that is the day of the threatening.
وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ 21
هر انساني وارد محشر مي‌گردد در حالي که همراه او حرکت دهنده و گواهي است!
And every soul shall come, with it a driver and a witness.
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ 22
(به او خطاب مي‌شود:) تو از اين صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودي و ما پرده را از چشم تو کنار زديم، و امروز چشمت کاملا تيزبين است!
Certainly you were heedless of it, but now We have removed from you your veil, so your sight today is sharp.
وَ قالَ قَرِينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ 23
فرشته همنشين او مي‌گويد: «اين نامه اعمال اوست که نزد من حاضر و آماده است!»
And his companions shall say: This is what is ready with me.
أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ 24
(خداوند فرمان مي‌دهد:) هر کافر متکبر لجوج را در جهنم افکنيد!
Do cast into hell every ungrateful, rebellious one,
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ 25
آن کسي که به شدت مانع خير و متجاوز و در شک و ترديد است (حتي ديگران را به ترديد مي افکند)؛
Forbidder of good, exceeder of limits, doubter,
الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ 26
همان کسي که معبود ديگري با خدا قرار داده، (آري) او را در عذاب شديد بيفکنيد!
Who sets up another god with Allah, so do cast him into severe chastisement.
قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ 27
و همنشينش (از شياطين) مي‌گويد: «پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، لکن او خود در گمراهي دور و درازي بود!»
His companion will say: Our Lord! I did not lead him into inordinacy but he himself was in a great error.
قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ 28
(خداوند) مي‌گويد: «نزد من جدال و مخاصمه نکنيد؛ من پيشتر به شما هشدار داده‌ام (و اتمام حجت کرده‌ام)!
He will say: Do not quarrel in My presence, and indeed I gave you the threatening beforehand:
ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ 29
سخن من تغيير ناپذير است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد!»
My word shall not be changed, nor am I in the least unjust to the servants.
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ 30
(به خاطر بياوريد) روزي را که به جهنم مي‌گوييم: «آيا پر شده‌اي؟» و او مي‌گويد: «آيا افزون بر اين هم هست؟!»
On the day that We will say to hell: Are you filled up? And it will say: Are there any more?
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ 31
(در آن روز) بهشت را به پرهيزگاران نزديک مي‌کنند، و فاصله‌اي از آنان ندارد!
And the garden shall be brought near to those who guard (against evil), not far off:
هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ 32
اين چيزي است که به شما وعده داده مي‌شود، و براي کساني است که بسوي خدا بازمي‌گردند و پيمانها و احکام او را حفظ مي‌کنند،
This is what you were promised, (it is) for every one who turns frequently (to Allah), keeps (His limits);
مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ 33
آن کس که از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبي پرانابه در محضر او حاضر شود!
Who fears the Beneficent Allah in secret and comes with a penitent heart:
ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ 34
(به آنان گفته مي‌شود:) بسلامت وارد بهشت شويد، امروز روز جاودانگي است!
Enter it in peace, that is the day of abiding.
لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ 35
هر چه بخواهند در آنجا براي آنها هست، و نزد ما نعمتهاي بيشتري است (که به فکر هيچ کس نمي‌رسد)!
They have therein what they wish and with Us is more yet.
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ 36
چه بسيار اقوامي را که پيش از آنها هلاک کرديم، اقوامي که از آنان قويتر بودند و شهرها (و کشورها) را گشودند؛ آيا راه فراري (از عذاب الهي) وجود دارد!
And how many a generation did We destroy before them who were mightier in prowess than they, so they went about and about in the lands. Is there a place of refuge?
إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ 37
در اين تذکري است براي آن کس که عقل دارد، يا گوش دل فرادهد در حالي که حاضر باشد!
Most surely there is a reminder in this for him who has a heart or he gives ear and is a witness.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ 38
ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست در شش روز [= شش دوران‌] آفريديم، و هيچ گونه رنج و سختي به ما نرسيد! (با اين حال چگونه زنده‌کردن مردگان براي ما مشکل است؟!)
And certainly We created the heavens and the earth and what is between them in six periods and there touched Us not any fatigue.
فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ 39
در برابر آنچه آنها مي‌گويند شکيبا باش، و پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور،
Therefore be patient of what they say, and sing the praise of your Lord before the rising of the sun and before the setting.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ 40
و در بخشي از شب او را تسبيح کن، و بعد از سجده‌ها!
And glorify Him in the night and after the prayers.
وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ 41
و گوش فرا ده و منتظر روزي باش که منادي از مکاني نزديک ندا مي‌دهد،
And listen on the day when the crier shall cry from a near place
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ 42
روزي که همگان صيحه رستاخيز را بحق مي‌شنوند؛ آن روز، روز خروج (از قبرها) است!
The day when they shall hear the cry in truth; that is the day of coming forth.
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ 43
ماييم که زنده مي‌کنيم و مي‌ميرانيم، و بازگشت تنها بسوي ماست!
Surely We give life and cause to die, and to Us is the eventual coming;
يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ 44
روزي که زمين به سرعت از روي آنها شکافته مي‌شود و (از قبرها) خارج مي‌گردند؛ و اين جمع کردن براي ما آسان است!
The day on which the earth shall cleave asunder under them, they will make haste; that is a gathering together easy to Us.
نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ 45
ما به آنچه آنها مي‌گويند آگاهتريم، و تو مأمور به اجبار آنها (به ايمان) نيستي؛ پس بوسيله قرآن، کساني را که از عذاب من مي‌ترسند متذکر ساز (وظيفه تو همين است)!
We know best what they say, and you are not one to compel them; therefore remind him by means of the Quran who fears My threat.