بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.
طسم 1
طسم‌
Ta Sin Mim.
تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ 2
اين آيات کتاب روشنگر است.
These are the verses of the Book that makes (things) clear.
لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ 3
گويي مي‌خواهي جان خود را از شدت اندوه از دست دهي بخاطر اينکه آنها ايمان نمي‌آورند!
Perhaps you will kill yourself with grief because they do not believe.
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ 4
اگر ما اراده کنيم، از آسمان بر آنان آيه‌اي نازل مي‌کنيم که گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد!
If We please, We should send down upon them a sign from the heaven so that their necks should stoop to it.
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلاَّ كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ 5
و هيچ ذکر تازه‌اي از سوي خداوند مهربان براي آنها نمي‌آيد مگر اينکه از آن روي‌گردان مي‌شوند!
And there does not come to them a new reminder from the Beneficent Allah but they turn aside from it.
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبؤُا ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ 6
آنان تکذيب کردند؛ اما بزودي اخبار (کيفر) آنچه را استهزا مي‌کردند به آنان مي‌رسد!
So they have indeed rejected (the truth), therefore the news of that which they mock shall soon come to them.
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ 7
آيا آنان به زمين نگاه نکردند که چقدر از انواع گياهان پرارزش در آن رويانديم؟!
Do they not see the earth, how many of every noble kind We have caused to grow in it?
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 8
در اين، نشانه روشني است (بر وجود خدا)؛ ولي بيشترشان هرگز مؤمن نبوده‌اند!
Most surely there is a sign in that, but most of them will not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 9
و پروردگار تو عزيز و رحيم است!
And most surely your Lord is the Mighty, the Merciful.
وَ إِذْ نادى رَبُّكَ مُوسى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ 10
(به خاطر بياور) هنگامي را که پروردگارت موسي را ندا داد که به سراغ قوم ستمگر برو...
And when your Lord called out to Musa, saying: Go to the unjust people,
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا يَتَّقُونَ 11
قوم فرعون، آيا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهيز نمي‌کنند؟!
The people of Firon: Will they not guard (against evil)?
قالَ رَبِّ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ 12
(موسي) عرض کرد: «پروردگارا! از آن بيم دارم که مرا تکذيب کنند،
He said: O my Lord! surely I fear that they will reject me;
وَ يَضِيقُ صَدْرِي وَ لا يَنْطَلِقُ لِسانِي فَأَرْسِلْ إِلى هارُونَ 13
و سينه‌ام تنگ شود، و زبانم بقدر کافي گويا نيست؛ (برادرم) هارون را نيز رسالت ده (تا مرا ياري کند)!
And by breast straitens, and my tongue is not eloquent, therefore send Thou to Haroun (to help me);
وَ لَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ 14
و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهي دارند؛ مي‌ترسم مرا بکشند (و اين رسالت به پايان نرسد)!
And they have a crime against me, therefore I fear that they may slay me.
قالَ كَلاَّ فَاذْهَبا بِآياتِنا إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُونَ 15
فرمود: «چنين نيست، (آنان کاري نمي‌توانند انجام دهند)! شما هر دو با آيات ما (براي هدايتشان) برويد؛ ما با شما هستيم و (سخنانتان را) مي‌شنويم!
He said: By no means, so go you both with Our signs; surely We are with you, hearing;
فَأْتِيا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ 16
به سراغ فرعون برويد و بگوييد: ما فرستاده پروردگار جهانيان هستيم؛
Then come to Firon and say: Surely we are the apostles of the Lord of the worlds:
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ 17
بني اسرائيل را با ما بفرست!» (آنها به سراغ فرعون آمدند)؛
Then send with us the children of Israel.
قالَ أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً وَ لَبِثْتَ فِينا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ 18
(فرعون) گفت: «آيا ما تو را در کودکي در ميان خود پرورش نداديم، و سالهايي از زندگيت را در ميان ما نبودي؟!
(Firon) said: Did we not bring you up as a child among us, and you tarried among us for (many) years of your life?
وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ 19
و سرانجام، آن کارت را (که نمي‌بايست انجام دهي) انجام دادي (و يک نفر از ما را کشتي)، و تو از ناسپاساني!»
And you did (that) deed of yours which you did, and you are one of the ungrateful.
قالَ فَعَلْتُها إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضَّالِّينَ 20
(موسي) گفت: «من آن کار را انجام دادم در حالي که از بي‌خبران بودم!
He said: I did it then while I was of those unable to see the right course;
فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ 21
پس هنگامي که از شما ترسيدم فرار کردم؛ و پروردگارم به من حکمت و دانش بخشيد، و مرا از پيامبران قرار داد!
So I fled from you when I feared you, then my Lord granted me wisdom and made me of the apostles;
وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ 22
آيا اين منتي است که تو بر من مي‌گذاري که بني اسرائيل را برده خود ساخته‌اي؟!»
And is it a favor of which you remind me that you have enslaved the children of Israel?
قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ 23
فرعون گفت: «پروردگار عالميان چيست؟!»
Firon said: And what is the Lord of the worlds?
قالَ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ 24
(موسي) گفت: «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، اگر اهل يقين هستيد!».
He said: The Lord of the heavens and the earth and what is between them, if you would be sure.
قالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَ لا تَسْتَمِعُونَ 25
(فرعون) به اطرافيانش گفت: «آيا نمي‌شنويد (اين مرد چه مي‌گويد)؟!»
(Firon) said to those around him: Do you not hear?
قالَ رَبُّكُمْ وَ رَبُّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ 26
(موسي) گفت: «او پروردگار شما و پروردگار نياکان شماست!»
He said: Your Lord and the Lord of your fathers of old.
قالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ 27
(فرعون) گفت: «پيامبري که بسوي شما فرستاده شده مسلما ديوانه است!»
Said he: Most surely your Apostle who is sent to you is mad.
قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَيْنَهُما إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ 28
(موسي) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه ميان آن دو است مي‌باشد، اگر شما عقل و انديشه خود را به کار مي‌گرفتيد!»
He said: The Lord of the east and the west and what is between them, if you understand.
قالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلهَاً غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ 29
(فرعون خشمگين شد و) گفت: «اگر معبودي غير از من برگزيني، تو را از زندانيان قرار خواهم داد!»
Said he: If you will take a god besides me, I will most certainly make you one of the imprisoned.
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكَ بِشَيْ‏ءٍ مُبِينٍ 30
(موسي) گفت: «حتي اگر نشانه آشکاري براي تو بياورم (باز ايمان نمي‌آوري)؟!»
He said: What! even if I bring to you something manifest?
قالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ 31
گفت: «اگر راست مي‌گويي آن را بياور!»
Said he: Bring it then, if you are of the truthful ones.
فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ 32
در اين هنگام موسي عصاي خود را افکند، و ناگهان مار عظيم و آشکاري شد؛
So he cast down his rod, and lo! it was an obvious serpent,
وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ 33
و دست خود را (در گريبان فرو برد و) بيرون آورد، و در برابر بينندگان سفيد و روشن بود.
And he drew forth his hand, and lo! it appeared white to the onlookers.
قالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ 34
(فرعون) به گروهي که اطراف او بودند گفت: «اين ساحر آگاه و ماهري است!
(Firon) said to the chiefs around him: Most surely this is a skillful magician,
يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَما ذا تَأْمُرُونَ 35
او مي‌خواهد با سحرش شما را از سرزمينتان بيرون کند! شما چه نظر مي‌دهيد؟»
Who desires to turn you out of your land with his magic; what is it then that you advise?
قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ 36
گفتند: «او و برادرش را مهلت ده؛ و مأموران را براي بسيج به تمام شهرها اعزام کن،
They said: Give him and his brother respite and send heralds into the cities
يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ 37
تا هر ساحر ماهر و دانايي را نزد تو آورند!»
That they should bring to you every skillful magician.
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ 38
سرانجام ساحران براي وعده‌گاه روز معيني جمع‌آوري شدند.
So the magicians were gathered together at the appointed time on the fixed day,
وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ 39
و به مردم گفته شد: «آيا شما نيز (در اين صحنه) اجتماع مي‌کنيد...
And it was said to the people: Will you gather together?
لَعَلَّنا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كانُوا هُمُ الْغالِبِينَ 40
تا اگر ساحران پيروز شوند، از آنان پيروي کنيم؟!»
Haply we may follow the magicians, if they are the vanquishers.
فَلَمَّا جاءَ السَّحَرَةُ قالُوا لِفِرْعَوْنَ أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبِينَ 41
هنگامي که ساحران آمدند، به فرعون گفتند: «آيا اگر ما پيروز شويم، پاداش مهمي خواهيم داشت؟»
And when the magicians came, they said to Firon: Shall we get a reward if we are the vanquishers?
قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ 42
گفت: «(آري،) و در آن صورت شما از مقربان خواهيد بود!»
He said: Yes, and surely you will then be of those who are made near.
قالَ لَهُمْ مُوسى أَلْقُوا ما أَنْتُمْ مُلْقُونَ 43
(روز موعود فرا رسيد و همگي جمع شدند؛) موسي به ساحران گفت: «آنچه را مي‌خواهيد بيفکنيد، بيفکنيد!»
Musa said to them: Cast what you are going to cast.
فَأَلْقَوْا حِبالَهُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغالِبُونَ 44
آنها طنابها و عصاهاي خود را افکندند و گفتند: «به عزت فرعون، ما قطعا پيروزيم!»
So they cast down their cords and their rods and said: By Firon's power, we shall most surely be victorious.
فَأَلْقى مُوسى عَصاهُ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ 45
سپس موسي عصايش را افکند، ناگهان تمام وسايل دروغين آنها را بلعيد!
Then Musa cast down his staff and lo! it swallowed up the lies they told.
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ 46
فورا همه ساحران به سجده افتادند.
And the magicians were thrown down prostrate;
قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ 47
گفتند: «ما به پروردگار عالميان ايمان آورديم،
They said: We believe in the Lord of the worlds:
رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ 48
پروردگار موسي و هارون!»
The Lord of Musa and Haroun.
قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ 49
(فرعون) گفت: «آيا پيش از اينکه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟! مسلما او بزرگ و استاد شماست که به شما سحر آموخته (و اين يک توطئه است)! اما بزودي خواهيد دانست! دستها و پاهاي شما را بعکس يکديگر قطع مي‌کنم، و همه شما را به دار مي‌آويزم!»
Said he: You believe in him before I give you permission; most surely he is the chief of you who taught you the magic, so you shall know: certainly I will cut off your hands and your feet on opposite sides, and certainly I will crucify you all.
قالُوا لا ضَيْرَ إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ 50
گفتند: «مهم نيست، (هر کاري از دستت ساخته است بکن)! ما بسوي پروردگارمان بازمي‌گرديم!
They said: No harm; surely to our Lord we go back;
إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنا رَبُّنا خَطايانا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ 51
ما اميدواريم که پروردگارمان خطاهاي ما را ببخشد، چرا که ما نخستين ايمان‌آورندگان بوديم!»
Surely we hope that our Lord will forgive us our wrongs because we are the first of the believers.
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ 52
و به موسي وحي کرديم که شبانه بندگانم را (از مصر) کوچ ده، زيرا شما مورد تعقيب هستيد!»
And We revealed to Musa, saying: Go away with My servants travelling by night, surely you will be pursued.
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ 53
فرعون (از اين ماجرا آگاه شد و) مأموران بسيج نيرو را به شهرها فرستاد،
So Firon sent heralds into the cities;
إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ 54
(و گفت:) اينها مسلما گروهي اندکند؛
Most surely these are a small company;
وَ إِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ 55
و اينها ما را به خشم آورده‌اند؛
And most surely they have enraged us;
وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حاذِرُونَ 56
و ما همگي آماده پيکاريم!»
And most surely we are a vigilant multitude.
فَأَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ 57
(سرانجام فرعونيان مغلوب شدند،) و ما آنها را از باغها و چشمه‌ها بيرون رانديم،
So We turned them out of gardens and springs,
وَ كُنُوزٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ 58
و از گنجها و قصرهاي مجلل!
And treasures and goodly dwellings,
كَذلِكَ وَ أَوْرَثْناها بَنِي إِسْرائِيلَ 59
(آري،) اينچنين کرديم! و بني اسرائيل را وارث آنها ساختيم!
Even so. And We gave them as a heritage to the children of Israel.
فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِينَ 60
آنان به تعقيب بني اسرائيل پرداختند، و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسيدند.
Then they pursued them at sunrise.
فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ 61
هنگامي که دو گروه يکديگر را ديدند، ياران موسي گفتند: «ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم!»
So when the two hosts saw each other, the companions of Musa cried out: Most surely we are being overtaken.
قالَ كَلاَّ إِنَّ مَعِي رَبِّي سَيَهْدِينِ 62
(موسي) گفت: «چنين نيست! يقينا پروردگارم با من است، بزودي مرا هدايت خواهد کرد!»
He said: By no means; surely my Lord is with me: He will show me a way out.
فَأَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ 63
و بدنبال آن به موسي وحي کرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شکافته شد، و هر بخشي همچون کوه عظيمي بود!
Then We revealed to Musa: Strike the sea with your staff. So it had cloven asunder, and each part was like a huge mound.
وَ أَزْلَفْنا ثَمَّ الْآخَرِينَ 64
و در آنجا ديگران [= لشکر فرعون‌] را نيز (به دريا) نزديک ساختيم!
And We brought near, there, the others.
وَ أَنْجَيْنا مُوسى وَ مَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ 65
و موسي و تمام کساني را که با او بودند نجات داديم!
And We saved Musa and those with him, all of them.
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ 66
سپس ديگران را غرق کرديم!
Then We drowned the others.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 67
در اين جريان، نشانه روشني است ولي بيشترشان ايمان نياوردند! (چرا که طالب حق نبودند)
Most surely there is a sign in this, but most of them do not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 68
و پروردگارت شکست‌ناپذير و مهربان است!
And most surely your Lord is the Mighty, the Merciful.
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْراهِيمَ 69
و بر آنان خبر ابراهيم را بخوان،
And recite to them the story of Ibrahim.
إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما تَعْبُدُونَ 70
هنگامي که به پدر و قومش گفت: «چه چيز را مي‌پرستيد؟!»
When he said to his father and his people: What do you worship?
قالُوا نَعْبُدُ أَصْناماً فَنَظَلُّ لَها عاكِفِينَ 71
گفتند: «بتهايي را مي‌پرستيم، و همه روز ملازم عبادت آنهاييم.»
They said: We worship idols, so we shall be their votaries.
قالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ 72
گفت: «آيا هنگامي که آنها را مي‌خوانيد صداي شما را مي‌شنوند؟!
He said: Do they hear you when you call?
أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ 73
يا سود و زياني به شما مي‌رسانند؟!»
Or do they profit you or cause you harm?
قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا كَذلِكَ يَفْعَلُونَ 74
گفتند: «ما فقط نياکان خود را يافتيم که چنين مي‌کنند.»
They said: Nay, we found our fathers doing so.
قالَ أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ 75
گفت: «آيا ديديد (اين) چيزهايي را که پيوسته پرستش مي‌کرديد...
He said: Have you then considered what you have been worshipping:
أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ 76
شما و پدران پيشين شما،
You and your ancient sires.
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلاَّ رَبَّ الْعالَمِينَ 77
همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالميان!
Surely they are enemies to me, but not (so) the Lord of the worlds;
الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ 78
همان کسي که مرا آفريد، و پيوسته راهنمائيم مي‌کند،
Who created me, then He has shown me the way:
وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ 79
و کسي که مرا غذا مي‌دهد و سيراب مي‌نمايد،
And He Who gives me to eat and gives me to drink:
وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ 80
و هنگامي که بيمار شوم مرا شفا مي‌دهد،
And when I am sick, then He restores me to health
وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ 81
و کسي که مرا مي‌ميراند و سپس زنده مي‌کند،
And He Who will cause me to die, then give me life;
وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ 82
و کسي که اميد دارم گناهم را در روز جزا ببخشد!
And Who, I hope, will forgive me my mistakes on the day of judgment.
رَبِّ هَبْ لِي حُكْماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ 83
پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن!
My Lord: Grant me wisdom, and join me with the good
وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ 84
و براي من در ميان امتهاي آينده، زبان صدق (و ذکر خيري) قرار ده!
And ordain for me a goodly mention among posterity
وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ 85
و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان!
And make me of the heirs of the garden of bliss
وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ 86
و پدرم [= عمويم‌] را بيامرز، که او از گمراهان بود!
And forgive my father, for surely he is of those who have gone astray;
وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ 87
و در آن روز که مردم برانگيخته مي‌شوند، مرا شرمنده و رسوا مکن!
And disgrace me not on the day when they are raised
يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ 88
در آن روز که مال و فرزندان سودي نمي‌بخشد،
The day on which property will not avail, nor sons
إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ 89
مگر کسي که با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد!»
Except him who comes to Allah with a heart free (from evil).
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ 90
(در آن روز،) بهشت براي پرهيزکاران نزديک مي‌شود،
And the garden shall be brought near for those who guard (against evil),
وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغاوِينَ 91
و دوزخ براي گمراهان آشکار مي‌گردد،
And the hell shall be made manifest to the erring ones,
وَ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ 92
و به آنان گفته مي‌شود: «کجا هستند معبوداني که آنها را پرستش مي‌کرديد...
And it shall be said to them: Where are those that you used to worship;
مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنْصُرُونَكُمْ أَوْ يَنْتَصِرُونَ 93
معبودهايي غير از خدا؟! آيا آنها شما را ياري مي‌کنند، يا کسي به ياري آنها مي‌آيد؟!»
Besides Allah? Can they help you or yet help themselves?
فَكُبْكِبُوا فِيها هُمْ وَ الْغاوُونَ 94
در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افکنده مي‌شوند؛
So they shall be thrown down into it, they and the erring ones,
وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ 95
و همچنين همگي لشکريان ابليس!
And the hosts of the Shaitan, all.
قالُوا وَ هُمْ فِيها يَخْتَصِمُونَ 96
آنها در آنجا در حالي که به مخاصمه برخاسته‌اند مي‌گويند:
They shall say while they contend therein:
تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ 97
«به خدا سوگند که ما در گمراهي آشکاري بوديم،
By Allah! we were certainly in manifest error,
إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ 98
چون شما را با پروردگار عالميان برابر مي‌شمرديم!
When we made you equal to the Lord of the worlds;
وَ ما أَضَلَّنا إِلاَّ الْمُجْرِمُونَ 99
اما کسي جز مجرمان ما را گمراه نکرد!
And none but the guilty led us astray;
فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ 100
(افسوس که امروز) شفاعت‌کنندگاني براي ما وجود ندارد،
So we have no intercessors,
وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ 101
و نه دوست گرم و پرمحبتي!
Nor a true friend;
فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ 102
اي کاش بار ديگر (به دنيا) بازگرديم و از مؤمنان باشيم!»
But if we could but once return, we would be of the believers.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 103
در اين ماجرا، نشانه (و عبرتي) است؛ ولي بيشتر آنان مؤمن نبودند!
Most surely there is a sign in this, but most of them do not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 104
و پروردگار تو عزيز و رحيم است!
And most surely your Lord is the Mighty, the Merciful.
كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ 105
قوم نوح رسولان را تکذيب کردند،
The people of Nuh rejected the apostles.
إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ 106
هنگامي که برادرشان نوح به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمي‌کنيد؟!
When their brother Nuh said to them: Will you not guard (against evil)?
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ 107
مسلما من براي شما پيامبري امين هستم!
Surely I am a faithful apostle to you;
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 108
تقواي الهي پيشه کنيد و مرا اطاعت نماييد!
Therefore guard against (the punishment of) Allah and obey me
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ 109
من براي اين دعوت، هيچ مزدي از شما نمي‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!
And I do not ask you any reward for it; my reward is only with the Lord of the worlds:
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 110
پس، تقواي الهي پيشه کنيد و مرا اطاعت نماييد!»
So guard against (the punishment of) Allah and obey me.
قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ 111
گفتند: «آيا ما به تو ايمان بياوريم در حالي که افراد پست و بي‌ارزش از تو پيروي کرده‌اند؟!»
They said: Shall we believe in you while the meanest follow you?
قالَ وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ 112
(نوح) گفت: «من چه مي‌دانم آنها چه کاري داشته‌اند!
He said: And what knowledge have I of what they do?
إِنْ حِسابُهُمْ إِلاَّ عَلى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ 113
حساب آنها تنها با پروردگار من است اگر شما مي‌فهميديد!
Their account is only with my Lord, if you could perceive
وَ ما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنِينَ 114
و من هرگز مؤمنان را طرد نخواهم کرد.
And I am not going to drive away the believers;
إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُبِينٌ 115
من تنها انذارکننده‌اي آشکارم.»
I am naught but a plain warner.
قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ 116
گفتند: «اي نوح! اگر (از حرفهايت) دست برنداري، سنگباران خواهي شد!»
They said: If you desist not, O Nuh, you shall most certainly be of those stoned to death.
قالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ 117
گفت: «پروردگارا! قوم من، مرا تکذيب کردند!
He said: My Lord! Surely my people give me the lie!
فَافْتَحْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فَتْحاً وَ نَجِّنِي وَ مَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ 118
اکنون ميان من و آنها جدايي بيفکن؛ و مرا و مؤمناني را که با من هستند رهايي بخش!»
Therefore judge Thou between me and them with a (just) judgment, and deliver me and those who are with me of the believers.
فَأَنْجَيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ 119
ما، او و کساني را که با او بودند، در آن کشتي که پر (از انسان و انواع حيوانات) بود، رهايي بخشيديم!
So We delivered him and those with him in the laden ark.
ثُمَّ أَغْرَقْنا بَعْدُ الْباقِينَ 120
سپس بقيه را غرق کرديم!
Then We drowned the rest afterwards
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 121
در اين ماجرا نشانه روشني است؛ اما بيشتر آنان مؤمن نبودند.
Most surely there is a sign in this, but most of them do not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 122
و پروردگار تو عزيز و رحيم است.
And most surely your Lord is the Mighty, the Merciful.
كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ 123
قوم عاد (نيز) رسولان (خدا) را تکذيب کردند،
Ad gave the lie to the apostles.
إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ 124
هنگامي که برادرشان هود گفت: «آيا تقوا پيشه نمي‌کنيد؟!
When their brother Hud said to them: Will you not guard (against evil)?
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ 125
مسلما من براي شما پيامبري امين هستم.
Surely I am a faithful apostle to you;
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 126
پس تقواي الهي پيشه کنيد و مرا اطاعت نماييد!
Therefore guard against (the punishment of) Allah and obey me:
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ 127
من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشي از شما نمي‌طلبم؛ اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است.
And I do not ask you any reward for it; surely my reward is only with the Lord of the worlds
أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ 128
آيا شما بر هر مکان مرتفعي نشانه‌اي از روي هوا و هوس مي‌سازيد؟!
Do you build on every height a monument? Vain is it that you do:
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ 129
و قصرها و قلعه‌هاي زيبا و محکم بنا مي‌کنيد شايد در دنيا جاودانه بمانيد؟!
And you make strong fortresses that perhaps you may
وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ 130
و هنگامي که کسي را مجازات مي‌کنيد همچون جباران کيفر مي‌دهيد!
And when you lay hands (on men) you lay hands (like) tyrants;
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 131
پس تقواي الهي پيشه کنيد و مرا اطاعت نماييد!
So guard against (the punishment of) Allah and obey me
وَ اتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ 132
و از (نافرماني) خدايي بپرهيزيد که شما را به نعمتهايي که مي‌دانيد امداد کرده؛
And be careful of (your duty to) Him Who has given you abundance of what you know.
أَمَدَّكُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِينَ 133
شما را به چهارپايان و نيز پسران (لايق و برومند) امداد فرموده؛
He has given you abundance of cattle and children
وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ 134
همچنين به باغها و چشمه‌ها!
And gardens and fountains;
إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ 135
(اگر کفران کنيد،) من بر شما از عذاب روزي بزرگ مي‌ترسم!»
Surely I fear for you the chastisement of a grievous day
قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ 136
آنها [= قوم عاد] گفتند: «براي ما تفاوت نمي‌کند، چه ما را انذار کني يا نکني؛ (بيهوده خود را خسته مکن)!
They said: It is the same to us whether you admonish or are not one of the admonishers
إِنْ هذا إِلاَّ خُلُقُ الْأَوَّلِينَ 137
اين همان روش (و افسانه‌هاي) پيشينيان است!
This is naught but a custom of the ancients;
وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ 138
و ما هرگز مجازات نخواهيم شد!»
And we are not going to be punished.
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْناهُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 139
آنان هود را تکذيب کردند، ما هم نابودشان کرديم؛ و در اين، آيت و نشانه‌اي است (براي آگاهان)؛ ولي بيشتر آنان مؤمن نبودند!
So they gave him the lie, then We destroyed them. Most surely there is a sign in this, but most of them do not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 140
و پروردگار تو عزيز و رحيم است!
And most surely your Lord is the Mighty, the Merciful.
كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ 141
قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذيب کردند،
Samood gave the lie to the apostles
إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ 142
هنگامي که صالح به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمي‌کنيد؟!
When their brother Salih said to them: Will you not guard (against evil)?
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ 143
من براي شما پيامبري امين هستم!
Surely I am a faithful apostle to you
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 144
پس تقواي الهي پيشه کنيد و مرا اطاعت نماييد!
Therefore guard against (the punishment of) Allah and obey me:
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ 145
من در برابر اين دعوت، اجر و پاداشي از شما نمي‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!
And I do not ask you any reward for it; my reward is only with the Lord of the worlds:
أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ 146
آيا شما تصور مي‌کنيد هميشه در نهايت امنيت در نعمتهايي که اينجاست مي‌مانيد،
Will you be left secure in what is here;
فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ 147
در اين باغها و چشمه‌ها،
In gardens and fountains,
وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ 148
در اين زراعتها و نخلهايي که ميوه‌هايش شيرين و رسيده است؟!
And cornfields and palm-trees having fine spadices?
وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ 149
و از کوه‌ها خانه‌هايي مي‌تراشيد، و در آن به عيش و نوش مي‌پردازيد!
And you hew houses out of the mountains exultingly;
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 150
پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت کنيد!
Therefore guard against (the punishment of) Allah and obey me;
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ 151
و فرمان مسرفان را اطاعت نکنيد!
And do not obey the bidding of the extravagant,
الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ 152
همانها که در زمين فساد مي‌کنند و اصلاح نمي‌کنند!»
Who make mischief in the land and do not act aright.
قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ 153
گفتند: «(اي صالح!) تو از افسون شدگاني (و عقل خود را از دست داده‌اي!)
They said: You are only of the deluded ones;
ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ 154
تو فقط بشري همچون مائي؛ اگر راست مي‌گويي آيت و نشانه‌اي بياور!»
You are naught but a mortal like ourselves; so bring a sign if you are one of the truthful.
قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ 155
گفت: «اين ناقه‌اي است (که آيت الهي است) براي او سهمي (از آب قريه)، و براي شما سهم روز معيني است!
He said: This is a she-camel; she shall have her portion of water, and you have your portion of water on an appointed time;
وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ 156
کمترين آزاري به آن نرسانيد، که عذاب روزي بزرگ شما را فرا خواهد گرفت!»
And do not touch her with evil, lest the punishment of a grievous day should overtake you.
فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ 157
سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده آن را «پي» کردند؛ (و هلاک نمودند) سپس از کرده خود پشيمان شدند!
But they hamstrung her, then regretted;
فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 158
و عذاب الهي آنان را فرا گرفت؛ در اين، آيت و نشانه‌اي است؛ ولي بيشتر آنان مؤمن نبودند!
So the punishment overtook them. Most surely there is a sign in this, but most of them do not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 159
و پروردگار تو عزيز و رحيم است!
And most surely your Lord is the Mighty, the Merciful.
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ 160
قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذيب کردند،
The people of Lut gave the lie to the apostles.
إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ 161
هنگامي که برادرشان لوط به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمي‌کنيد؟!
When their brother Lut said to them: Will you not guard (against evil)?
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ 162
من براي شما پيامبري امين هستم!
Surely I am a faithful apostle to you;
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 163
پس تقواي الهي پيشه کنيد و مرا اطاعت نماييد!
Therefore guard against (the punishment of) Allah and obey me:
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ 164
من در برابر اين دعوت، اجري از شما نمي‌طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالميان است!
And I do not ask you any reward for it; my reward is only with the Lord of the worlds;
أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ 165
آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذکور مي‌رويد (و همجنس بازي مي‌کنيد، آيا اين زشت و ننگين نيست؟!)
What! do you come to the males from among the creatures
وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ 166
و همسراني را که پروردگارتان براي شما آفريده است رها مي‌کنيد؟! (حقا) شما قوم تجاوزگري هستيد!»
And leave what your Lord has created for you of your wives? Nay, you are a people exceeding limits.
قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ 167
گفتند: «اي لوط! اگر (از اين سخنان) دست برنداري، به يقين از اخراج شدگان خواهي بود!»
They said: If you desist not, O Lut! you shall surely be of those who are expelled.
قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ 168
گفت: «من دشمن سرسخت اعمال شما هستم!
He said: Surely I am of those who utterly abhor your doing;
رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ 169
پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مي‌دهند رهايي بخش!»
My Lord! deliver me and my followers from what they do.
فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ 170
ما او و تمامي خاندانش را نجات داديم،
So We delivered him and his followers all,
إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ 171
جز پيرزني که در ميان بازماندگان بود!
Except an old woman, among those who remained behind.
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ 172
سپس ديگران را هلاک کرديم!
Then We utterly destroyed the others.
وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ 173
و باراني (از سنگ) بر آنها فرستاديم؛ چه باران بدي بود باران انذارشدگان!
And We rained down upon them a rain, and evil was the rain on those warned.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 174
در اين (ماجراي قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آيتي است؛ اما بيشترشان مؤمن نبودند.
Most surely there is a sign in this, but most of them do not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 175
و پروردگار تو عزيز و رحيم است!
And most surely your Lord is the Mighty, the Merciful.
كَذَّبَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ 176
اصحاب ايکه [= شهري نزديک مدين‌] رسولان (خدا) را تکذيب کردند،
The dwellers of the thicket gave the lie to the apostles.
إِذْ قالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَ لا تَتَّقُونَ 177
هنگامي که شعيب به آنها گفت: «آيا تقوا پيشه نمي‌کنيد؟!
When Shu'aib said to them: Will you not guard (against evil)?
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ 178
مسلما من براي شما پيامبري امين هستم!
Surely I am a faithful apostle to you;
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ 179
پس تقواي الهي پيشه کنيد و مرا اطاعت نماييد!
Therefore guard against (the punishment of) Allah and obey me:
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ 180
من در برابر اين دعوت، پاداشي از شما نمي‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!
And I do not ask you any reward for it, my reward is only with the Lord of the worlds;
أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ 181
حق پيمانه را ادا کنيد (و کم فروشي نکنيد)، و ديگران را به خسارت نيفکنيد!
Give a full measure and be not of those who diminish;
وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ 182
و با ترازوي صحيح وزن کنيد!
And weigh (things) with a right balance,
وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ 183
و حق مردم را کم نگذاريد، و در زمين تلاش براي فساد نکنيد!
And do not wrong men of their things, and do not act corruptly in the earth, making mischief.
وَ اتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ 184
و از (نافرماني) کسي که شما و اقوام پيشين را آفريد بپرهيزيد!»
And guard against (the punishment of) Him who created you and the former nations.
قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ 185
آنها گفتند: «تو فقط از افسون‌شدگاني!
They said: You are only of those deluded;
وَ ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ إِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكاذِبِينَ 186
تو بشري همچون مائي، تنها گماني که درباره تو داريم اين است که از دروغگوياني!
And you are naught but a mortal like ourselves, and we know you to be certainly of the liars.
فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ 187
اگر راست مي‌گويي، سنگهايي از آسمان بر سر ما بباران!»
Therefore cause a portion of the heaven to come down upon us, if you are one of the truthful.
قالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ 188
(شعيب) گفت: «پروردگار من به اعمالي که شما انجام مي‌دهيد داناتر است!»
He said: My Lord knows best what you do.
فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كانَ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ 189
سرانجام او را تکذيب کردند، و عذاب روز سايبان (سايباني از ابر صاعقه‌خيز) آنها را فراگرفت؛ يقينا آن عذاب روز بزرگي بود!
But they called him a liar, so the punishment of the day of covering overtook them; surely it was the punishment of a grievous day.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ 190
در اين ماجرا، آيت و نشانه‌اي است؛ ولي بيشتر آنها مؤمن نبودند.
Most surely there is a sign in this, but most of them do not believe.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ 191
و پروردگار تو عزيز و رحيم است!
And most surely your Lord is Mighty, the Merciful.
وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ 192
مسلما اين (قرآن) از سوي پروردگار جهانيان نازل شده است!
And most surely this is a revelation from the Lord of the worlds.
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ 193
روح الامين آن را نازل کرده است...
The Faithful Spirit has descended with it,
عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ 194
بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشي!
Upon your heart that you may be of the warners
بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ 195
آن را به زبان عربي آشکار (نازل کرد)!
In plain Arabic language.
وَ إِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ 196
و توصيف آن در کتابهاي پيشينيان نيز آمده است!
And most surely the same is in the scriptures of the ancients.
أَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَنِي إِسْرائِيلَ 197
آيا همين نشانه براي آنها کافي نيست که علماي بني اسرائيل بخوبي از آن آگاهند؟!
Is it not a sign to them that the learned men of the Israelites know it?
وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ 198
هرگاه ما آن را بر بعضي از عجم [= غير عرب‌]ها نازل مي‌کرديم...
And if we had revealed it to any of the foreigners
فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ 199
و او آن را بر ايشان مي‌خواند، به آن ايمان نمي‌آورند!
So that he should have recited it to them, they would not have believed therein.
كَذلِكَ سَلَكْناهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ 200
(آري،) اين گونه (با بياني رسا) قرآن را در دلهاي مجرمان وارد مي‌کنيم!
Thus have We caused it to enter into the hearts of the guilty.
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ 201
(اما) به آن ايمان نمي‌آورند تا عذاب دردناک را با چشم خود ببينند!
They will not believe in it until they see the painful punishment.
فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ 202
ناگهان به سراغشان مي‌آيد، در حالي که توجه ندارند!
And it shall come to them all of a sudden, while they shall not perceive;
فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ 203
و (در آن هنگام) مي‌گويند: «آيا به ما مهلتي داده خواهد شد؟!»
Then they will say: Shall we be respited?
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ 204
آيا براي عذاب ما عجله مي‌کنند؟!
What! do they still seek to hasten on Our punishment?
أَ فَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِينَ 205
به ما خبر ده، اگر (باز هم) سالياني آنها را از اين زندگي بهره‌مند سازيم...
Have you then considered if We let them enjoy themselves for years,
ثُمَّ جاءَهُمْ ما كانُوا يُوعَدُونَ 206
سپس عذابي که به آنها وعده داده شده به سراغشان بيايد...
Then there comes to them that with which they are threatened,
ما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ 207
اين تمتع و بهره‌گيري از دنيا براي آنها سودي نخواهد داشت!
That which they were made to enjoy shall not avail them?
وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ لَها مُنْذِرُونَ 208
ما هيچ شهر و دياري را هلاک نکرديم مگر اينکه انذارکنندگاني (از پيامبران الهي) داشتند.
And We did not destroy any town but it had (its) warners,
ذِكْرى وَ ما كُنَّا ظالِمِينَ 209
تا متذکر شوند؛ و ما هرگز ستمکار نبوديم! (که بدون اتمام حجت مجازات کنيم)
To remind, and We are never unjust.
وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ 210
شياطين و جنيان (هرگز) اين آيات را نازل نکردند!
And the Shaitans have not come down with it.
وَ ما يَنْبَغِي لَهُمْ وَ ما يَسْتَطِيعُونَ 211
و براي آنها سزاوار نيست؛ و قدرت ندارند!
And it behoves them not, and they have not the power to do (it).
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ 212
آنها از استراق سمع (و شنيدن اخبار آسمانها) برکنارند!
Most surely they are far removed from the hearing of it.
فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ 213
(اي پيامبر!) هيچ معبودي را با خداوند مخوان، که از معذبين خواهي بود!
So call not upon another god with Allah, lest you be of those who are punished.
وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ 214
و خويشاوندان نزديکت را انذار کن!
And warn your nearest relations,
وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ 215
و بال و پر خود را براي مؤمناني که از تو پيروي مي‌کنند بگستر!
And be kind to him who follows you of the believers.
فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِي‏ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ 216
اگر تو را نافرماني کنند بگو: «من از آنچه شما انجام مي‌دهيد بيزارم!»
But if they disobey you, then say: Surely I am clear of what you do.
وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ 217
و بر خداوند عزيز و رحيم توکل کن!
And rely on the Mighty, the Merciful,
الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ 218
همان کسي که تو را به هنگامي که (براي عبادت) برمي‌خيزي مي‌بيند؛
Who sees you when you stand up.
وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ 219
و (نيز) حرکت تو را در ميان سجده‌کنندگان!
And your turning over and over among those who prostrate themselves before Allah.
إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ 220
اوست خداي شنوا و دانا.
Surely He is the Hearing, the Knowing.
هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ 221
آيا به شما خبر دهم که شياطين بر چه کسي نازل مي‌شوند؟!
Shall I inform you (of him) upon whom the Shaitans descend?
تَنَزَّلُ عَلى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ 222
آنها بر هر دروغگوي گنهکار نازل مي‌گردند؛
They descend upon every lying, sinful one,
يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ 223
آنچه را مي‌شنوند (به ديگران) القا مي‌کنند؛ و بيشترشان دروغگو هستند!
They incline their ears, and most of them are liars.
وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ 224
(پيامبر اسلام شاعر نيست؛) شاعران کساني هستند که گمراهان از آنان پيروي مي‌کنند.
And as to the poets, those who go astray follow them.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ 225
آيا نمي‌بيني آنها در هر وادي سرگردانند؟
Do you not see that they wander about bewildered in every valley?
وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ 226
و سخناني مي‌گويند که (به آنها) عمل نمي‌کنند؟!
And that they say that which they do not do,
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ 227
مگر کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام مي‌دهند و خدا را بسيار ياد مي کنند، و به هنگامي که مورد ستم واقع مي‌شوند به دفاع از خويشتن (و مؤمنان) برمي‌خيزند (و از شعر در اين راه کمک مي‌گيرند)؛ آنها که ستم کردند به زودي مي‌دانند که بازگشتشان به کجاست!
Except those who believe and do good and remember Allah much, and defend themselves after they are oppressed; and they who act unjustly shall know to what final place of turning they shall turn back.