بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.
يس 1
يس.
Ya Seen.
وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ 2
سوگند به قرآن حکيم.
I swear by the Quran full of wisdom
إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ 3
که تو قطعا از رسولان (خداوند) هستي،
Most surely you are one of the apostles
عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ 4
بر راهي راست (قرار داري)؛
On a right way.
تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ 5
اين قرآني است که از سوي خداوند عزيز و رحيم نازل شده است
A revelation of the Mighty, the Merciful.
لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ 6
تا قومي را بيم دهي که پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند!
That you may warn a people whose fathers were not warned, so they are heedless.
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 7
فرمان (الهي) درباره بيشتر آنها تحقق يافته، به همين جهت ايمان نميآورند!
Certainly the word has proved true of most of them, so they do not believe.
إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ 8
ما در گردنهاي آنان غلهايي قرار داديم که تا چانهها ادامه دارد و سرهاي آنان را به بالا نگاه داشته است!
Surely We have placed chains on their necks, and these reach up to their chins, so they have their heads raised aloft.
وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ 9
و در پيش روي آنان سدي قرار داديم، و در پشت سرشان سدي؛ و چشمانشان را پوشاندهايم، لذا نميبينند!
And We have made before them a barrier and a barrier behind them, then We have covered them over so that they do not see.
وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 10
براي آنان يکسان است: چه انذارشان کني يا نکني، ايمان نميآورند!
And it is alike to them whether you warn them or warn them not: they do not believe.
إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ 11
تو فقط کسي را انذار ميکني که از اين يادآوري (الهي) پيروي کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنين کسي را به آمرزش و پاداشي پرارزش بشارت ده!
You can only warn him who follows the reminder and fears the Beneficent Allah in secret; so announce to him forgiveness and an honorable reward.
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ 12
به يقين ما مردگان را زنده ميکنيم و آنچه را از پيش فرستادهاند و تمام آثار آنها را مي نويسيم؛ و همه چيز را در کتاب آشکار کنندهاي برشمردهايم!
Surely We give life to the dead, and We write down what they have sent before and their footprints, and We have recorded everything in a clear writing.
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ 13
و براي آنها، اصحاب قريه (انطاکيه) را مثال بزن هنگامي که فرستادگان خدا به سوي آنان آمدند؛
And set out to them an example of the people of the town, when the apostles came to it.
إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ 14
هنگامي که دو نفر از رسولان را بسوي آنها فرستاديم، اما آنان رسولان (ما) را تکذيب کردند؛ پس براي تقويت آن دو، شخص سومي فرستاديم، آنها همگي گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوي شما هستيم!»
When We sent to them two, they rejected both of them, then We strengthened (them) with a third, so they said: Surely we are apostles to you.
قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ 15
اما آنان (در جواب) گفتند: «شما جز بشري همانند ما نيستيد، و خداوند رحمان چيزي نازل نکرده، شما فقط دروغ ميگوييد!»
They said: You are naught but mortals like ourselves, nor has the Beneficent Allah revealed anything; you only lie.
قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ 16
(رسولان ما) گفتند: «پروردگار ما آگاه است که ما قطعا فرستادگان (او) به سوي شما هستيم،
They said: Our Lord knows that we are most surely apostles to you.
وَ ما عَلَيْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ 17
و بر عهده ما چيزي جز ابلاغ آشکار نيست!»
And nothing devolves on us but a clear deliverance (of the message).
قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ 18
آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفتهايم (و وجود شما را شوم ميدانيم)، و اگر (از اين سخنان) دست برنداريد شما را سنگسار خواهيم کرد و شکنجه دردناکي از ما به شما خواهد رسيد!
They said: Surely we augur evil from you; if you do not desist, we will certainly stone you, and there shall certainly afflict you a painful chastisement from us.
قالُوا طائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَ إِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ 19
(رسولان) گفتند: «شومي شما از خودتان است اگر درست بينديشيد، بلکه شما گروهي اسرافکاريد!»
They said: Your evil fortune is with you; what! if you are reminded! Nay, you are an extravagant people.
وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ 20
و مردي (با ايمان) از دورترين نقطه شهر با شتاب فرا رسيد، گفت: «اي قوم من! از فرستادگان (خدا) پيروي کنيد!
And from the remote part of the city there came a man running, he said: O my people! follow the apostles;
اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ 21
از کساني پيروي کنيد که از شما مزدي نميخواهند و خود هدايت يافتهاند!
Follow him who does not ask you for reward, and they are the followers of the right course;
وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 22
من چرا کسي را پرستش نکنم که مرا آفريده، و همگي به سوي او بازگشت داده ميشويد؟!
And what reason have I that I should not serve Him Who brought me into existence? And to Him you shall be brought back;
أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ 23
آيا غير از او معبوداني را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زياني به من برساند، شفاعت آنها کمترين فايدهاي براي من ندارد و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد!
What! shall I take besides Him gods whose intercession, If the Beneficent Allah should desire to afflict me with a harm, shall not avail me aught, nor shall they be able to deliver me?
إِنِّي إِذاً لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ 24
اگر چنين کنم، من در گمراهي آشکاري خواهم بود!
In that case I shall most surely be in clear error:
إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ 25
(به همين دليل) من به پروردگارتان ايمان آوردم؛ پس به سخنان من گوش فرا دهيد!»
Surely I believe in your Lord, therefore hear me.
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ 26
(سرانجام او را شهيد کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اي کاش قوم من ميدانستند...
It was said: Enter the garden. He said: O would that my people had known
بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ 27
که پروردگارم مرا آمرزيده و از گراميداشتگان قرار داده است!»
Of that on account of which my Lord has forgiven me and made me of the honored ones!
وَ ما أَنْزَلْنا عَلى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما كُنَّا مُنْزِلِينَ 28
و ما بعد از او بر قومش هيچ لشکري از آسمان نفرستاديم، و هرگز سنت ما بر اين نبود؛
And We did not send down upon his people after him any hosts from heaven, nor do We ever send down.
إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ 29
(بلکه) فقط يک صيحه آسماني بود، ناگهان همگي خاموش شدند!
It was naught but a single cry, and lo! they were still.
يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ 30
افسوس بر اين بندگان که هيچ پيامبري براي هدايت آنان نيامد مگر اينکه او را استهزا ميکردند!
Alas for the servants! there comes not to them an apostle but they mock at him.
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ 31
آيا نديدند چقدر از اقوام پيش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کرديم، آنها هرگز به سوي ايشان بازنميگردند (و زنده نميشوند)!
Do they not consider how many of the generations have We destroyed before them, because they do not turn to them?
وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ 32
و همه آنان (روز قيامت) نزد ما احضار ميشوند!
And all of them shall surely be brought before Us.
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ 33
زمين مرده براي آنها آيتي است، ما آن را زنده کرديم و دانههاي (غذايي) از آن خارج ساختيم که از آن ميخورند؛
And a sign to them is the dead earth: We give life to it and bring forth from it grain SQ they eat of it.
وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ 34
و در آن باغهايي از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمههايي از آن جاري ساختيم،
And We make therein gardens of palms and grapevines and We make springs to flow forth in it,
لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ 35
تا از ميوه آن بخورند در حالي که دست آنان هيچ دخالتي در ساختن آن نداشته است! آيا شکر خدا را بجا نميآورند؟!
That they may eat of the fruit thereof, and their hands did not make it; will they not then be grateful?
سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ 36
منزه است کسي که تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين ميروياند، و از خودشان، و از آنچه نميدانند!
Glory be to Him Who created pairs of all things, of what the earth grows, and of their kind and of what they do not know.
وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ 37
شب (نيز) براي آنها نشانهاي است (از عظمت خدا)؛ ما روز را از آن برميگيريم، ناگهان تاريکي آنان را فرا ميگيرد!
And a sign to them is the night: We draw forth from it the day, then lo! they are in the dark;
وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ 38
و خورشيد (نيز براي آنها آيتي است) که پيوسته بسوي قرارگاهش در حرکت است؛ اين تقدير خداوند قادر و داناست.
And the sun runs on to a term appointed for it; that is the ordinance of the Mighty, the Knowing.
وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ 39
و براي ماه منزلگاههايي قرار داديم، (و هنگامي که اين منازل را طي کرد) سرانجام بصورت «شاخه کهنه قوسي شکل و زرد رنگ خرما» در ميآيد.
And (as for) the moon, We have ordained for it stages till it becomes again as an old dry palm branch.
لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ 40
نه خورشيد را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پيشي ميگيرد؛ و هر کدام در مسير خود شناورند.
Neither is it allowable to the sun that it should overtake the moon, nor can the night outstrip the day; and all float on in a sphere.
وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ 41
نشانهاي (ديگر از عظمت پروردگار) براي آنان است که ما فرزندانشان را در کشتيهايي پر (از وسايل و بارها) حمل کرديم.
And a sign to them is that We bear their offspring in the laden ship.
وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ 42
و براي آنها مرکبهاي ديگري همانند آن آفريديم.
And We have created for them the like of it, what they will ride on.
وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ 43
و اگر بخواهيم آنها را غرق ميکنيم بطوري که نه فريادرسي داشته باشند و نه نجات داده شوند!
And if We please, We can drown them, then there shall be no succorer for them, nor shall they be rescued
إِلاَّ رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ 44
مگر اينکه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معيني از اين زندگي بهره گيرند!
But (by) mercy from Us and for enjoyment till a time.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ 45
و هرگاه به آنها گفته شود: «از آنچه پيش رو و پشت سر شماست [= از عذابهاي الهي] بترسيد تا مشمول رحمت الهي شويد!» (اعتنا نميکنند).
And when it is said to them: Guard against what is before you and what is behind you, that mercy may be had on you.
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ 46
و هيچ آيهاي از آيات پروردگارشان براي آنها نميآيد مگر اينکه از آن رويگردان مي شوند.
And there comes not to them a communication of the communications of their Lord but they turn aside from it.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ 47
و هنگامي که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزي کرده انفاق کنيد!»، کافران به مؤمنان ميگويند: «آيا ما کسي را اطعام کنيم که اگر خدا ميخواست او را اطعام ميکرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهي آشکاريد»!
And when it is said to them: Spend out of what Allah has given you, those who disbelieve say to those who believe: Shall we feed him whom, if Allah please, He could feed? You are in naught but clear error.
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ 48
آنها ميگويند: «اگر راست ميگوييد، اين وعده (قيامت) کي خواهد بود؟!
And they say: When will this threat come to pass, if you are truthful?
ما يَنْظُرُونَ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ 49
(اما)جز اين انتظار نميکشند که يک صيحه عظيم (آسماني) آنها را فراگيرد، در حالي که مشغول جدال (در امور دنيا) هستند.
They wait not for aught but a single cry which will overtake them while they yet contend with one another.
فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ 50
(چنان غافلگير ميشوند که حتي) نميتوانند وصيتي کنند يا به سوي خانواده خود بازگردند!
So they shall not be able to make a bequest, nor shall they return to their families.
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ 51
(بار ديگر) در «صور» دميده ميشود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوي (دادگاه) پروردگارشان ميروند!
And the trumpet shall be blown, when lo! from their graves they shall hasten on to their Lord.
قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ 52
ميگويند: «اي واي بر ما! چه کسي ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟! (آري) اين همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!»
They shall say: O woe to us! who has raised us up from our sleeping-place? This is what the Beneficent Allah promised and the apostles told the truth.
إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ 53
صيحه واحدي بيش نيست، (فريادي عظيم برميخيزد) ناگهان همگي نزد ما احضار ميشوند!
There would be naught but a single cry, when lo! they shall all be brought before Us;
فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ 54
(و به آنها گفته ميشود:) امروز به هيچ کس ذرهاي ستم نميشود، و جز آنچه را عمل ميکرديد جزا داده نميشويد!
So this day no soul shall be dealt with unjustly in the least; and you shall not be rewarded aught but that which you did.
إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ 55
بهشتيان، امروز به نعمتهاي خدا مشغول و مسرورند.
Surely the dwellers of the garden shall on that day be in an occupation quite happy.
هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ 56
آنها و همسرانشان در سايههاي (قصرها و درختان بهشتي) بر تختها تکيه زدهاند.
They and their wives shall be in shades, reclining on raised couches.
لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ 57
براي آنها در بهشت ميوه بسيار لذتبخشي است، و هر چه بخواهند در اختيار آنان خواهد بود!
They shall have fruits therein, and they shall have whatever they desire.
سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ 58
بر آنها سلام (و درود الهي) است؛ اين سخني است از سوي پروردگاري مهربان!
Peace: a word from a Merciful Lord.
وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ 59
(و به آنها ميگويند:) جدا شويد امروز اي گنهکاران!
And get aside today, O guilty ones!
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ 60
آيا با شما عهد نکردم اي فرزندان آدم که شيطان را نپرستيد، که او براي شما دشمن آشکاري است؟!
Did I not charge you, O children of Adam! that you should not serve the Shaitan? Surely he is your open enemy,
وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ 61
و اينکه مرا بپرستيد که راه مستقيم اين است؟!
And that you should serve Me; this is the right way.
وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلاًّ كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ 62
او گروه زيادي از شما را گمراه کرد، آيا انديشه نکرديد؟!
And certainly he led astray numerous people from among you. What! could you not then understand?
هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ 63
اين همان دوزخي است که به شما وعده داده ميشد!
This is the hell with which you were threatened.
اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ 64
امروز وارد آن شويد و به خاطر کفري که داشتيد به آتش آن بسوزيد!
Enter into it this day because you disbelieved.
الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ 65
امروز بر دهانشان مهر مينهيم، و دستهايشان با ما سخن ميگويند و پاهايشان کارهايي را که انجام ميدادند شهادت ميدهند!
On that day We will set a seal upon their mouths, and their hands shall speak to Us, and their feet shall bear witness of what they earned.
وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ 66
و اگر بخواهيم چشمانشان را محو کنيم؛ سپس براي عبور از راه، ميخواهند بر يکديگر پيشي بگيرند، اما چگونه ميتوانند ببينند؟!
And if We please We would certainly put out their eyes, then they would run about groping for the way, but how should they see?
وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلى مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا وَ لا يَرْجِعُونَ 67
و اگر بخواهيم آنها را در جاي خود مسخ ميکنيم (و به مجسمههايي بيروح مبدل ميسازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند!
And if We please We would surely transform them in their place, then they would not be able to go on, nor will they return.
وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ 68
هر کس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونهاش ميکنيم (و به ناتواني کودکي باز ميگردانيم)؛ آيا انديشه نميکنند؟!
And whomsoever We cause to live long, We reduce (him) to an abject state in constitution; do they not then understand?
وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ 69
ما هرگز شعر به او [= پيامبر] نياموختيم، و شايسته او نيست (شاعر باشد)؛ اين (کتاب آسماني) فقط ذکر و قرآن مبين است!
And We have not taught him poetry, nor is it meet for him; it is nothing but a reminder and a plain Quran,
لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ 70
تا افرادي را که زندهاند بيم دهد (و بر کافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد!
That it may warn him who would have life, and (that) the word may prove true against the unbelievers.
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ 71
آيا نديدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آوردهايم چهارپاياني براي آنان آفريديم که آنان مالک آن هستند؟!
Do they not see that We have created cattle for them, out of what Our hands have wrought, so they are their masters?
وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ 72
و آنها را رام ايشان ساختيم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذيه ميکنند؛
And We have subjected them to them, so some of them they have to ride upon, and some of them they eat.
وَ لَهُمْ فِيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا يَشْكُرُونَ 73
و براي آنان بهرههاي ديگري در آن (حيوانات) است و نوشيدنيهائي گوارا؛ آيا با اين حال شکرگزاري نميکنند؟!
And therein they have advantages and drinks; will they not then be grateful?
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ 74
آنان غير از خدا معبوداني براي خويش برگزيدند به اين اميد که ياري شوند!
And they have taken gods besides Allah that they may be helped.
لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ 75
ولي آنها قادر به ياري ايشان نيستند، و اين (عبادتکنندگان در قيامت) لشکري براي آنها خواهند بود که در آتش دوزخ احضار ميشوند!
(But) they shall not be able to assist them, and they shall be a host brought up before them.
فَلا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ 76
پس سخنانشان تو را غمگين نسازد، ما آنچه را پنهان ميدارند و آنچه را آشکار ميکنند ميدانيم!
Therefore let not their speech grieve you; surely We know what they do in secret and what they do openly.
أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ 77
آيا انسان نميداند که ما او را از نطفهاي بيارزش آفريديم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!
Does not man see that We have created him from the small seed? Then lo! he is an open disputant.
وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ 78
و براي ما مثالي زد و آفرينش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسي اين استخوانها را زنده ميکند در حالي که پوسيده است؟!»
And he strikes out a likeness for Us and forgets his own creation. Says he: Who will give life to the bones when they are rotten?
قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ 79
بگو: «همان کسي آن را زنده ميکند که نخستين بار آن را آفريد؛ و او به هر مخلوقي داناست!
Say: He will give life to them Who brought them into existence at first, and He is cognizant of all creation
الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ 80
همان کسي که براي شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش ميافروزيد!»
He Who has made for you the fire (to burn) from the green tree, so that with it you kindle (fire).
أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ 81
آيا کسي که آسمانها و زمين را آفريد، نميتواند همانند آنان [= انسانهاي خاک شده] را بيافريند؟! آري (ميتواند)، و او آفريدگار داناست!
Is not He Who created the heavens and the earth able to create the like of them? Yea! and He is the Creator (of all), the Knower.
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ 82
فرمان او چنين است که هرگاه چيزي را اراده کند، تنها به آن ميگويد: «موجود باش!»، آن نيز بيدرنگ موجود ميشود!
His command, when He intends anything, is only to say to it: Be, so it is.
فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 83
پس منزه است خداوندي که مالکيت و حاکميت همه چيز در دست اوست؛ و شما را به سوي او بازميگردانند!
Therefore glory be to Him in Whose hand is the kingdom of all things, and to Him you shall be brought back.